🔸این شورش لزوما شورش روستا علیه شهر، حاشیه علیه متن و محرومان علیه اشرافیت نیست. اینها هست ولی صورت مهمتری دارد.
شورش آنان که به رسمیت شناخته نشدهاند علیه نیروهای اجتماعیای که به دلیل وابستگیهای ژنتیک و حتی ایدئولوژیک برکشیده شدهاند.
🔹این شورش از جهاتی، ولی فقط از جهاتی و نه از همه نظر، شبیه ماجرای تیر 84 است؛ در آن دوره نیز جناح راست که پس از 76 خودش را در چارچوب اصولگرایی بازسازی کرده بود، تحقیر شد. پس از آن، این نیروها در چارچوب نواصولگرایی و «جبهه انقلاب» خودشان را بازسازی کردند.
🔸این بازسازیها یک امر زمانبر و تدریجی بود. شیوه سازماندهی سیاسی، گفتمان و تا حد زیادی اقتصادی سیاسی این جناح تغییر کرده اما همچنان اراده معطوف به استیلا و میل به تحمیل در آن موج میزند و همین بخش مهمی از نیروهای اجتماعی را به طغیان کشانده است.
🔹همان طور که میدانیم نیروهای سیاسی رسمی با شیوههایی متفاوت اما با نتایجی کم و بیش یکسان، این شورش را طرد میکنند. تأکید میکنم نیروهای سیاسی «رسمی» این کار را میکنند، یعنی هم اصولگرایان و هم رقبایشان. اصولگرایان همچنان آنها را را نادیده میگیرند و دیگران هم آن «طالبان» و «دیوانه» و «نابودگران ایران و جهان» میخوانند.
🔸میخواهم تأکید کنم این دیگران و طردکنندگان بیشتر از آن که رقیبان سیاسی اصولگرایان باشند، بخش قابل توجهی از نیروهای امنیتی و رسمی هستند. همچنان که در طرف اصولگرایان نیز چنین است. در واقع این ساختار رسمی است که کنشگران این تغییر و شورش را طرد میکند.
💢 در وضعیت فروبسته ما که دینامیسم اجتماعی اغلب میان دو نیروی رسمی تقسیمبندی میشود، تکوین این شورش خود یک پیروزی مهم است. فارغ از این که منتهی به کسب قدرت دولت بشود یا نه؛ اگر بخواهم دقیقتر بگویم، تکوین این شورش مهمتر از کسب پیروزی در انتخابات است.
مطالعه کامل یادداشت در «
وبگاه فکرت»
📮فکرت، رسانه اندیشه و آگاهی؛
وب |
ایتا |
تلگرام |
اینستاگرام