🔹آنتن صدا و سیما کجا افتاده؟! 🔹می‌گویند شخصی تلویزیون را روشن کرد تا برنامه‌های آن را دنبال کند. در اولین شبکه، با راز بقا روبرو شد. به کانال دیگری زد. در آن کانال نیز میمون‌ها در حال بالا و پایین پریدن بودند. چند شبکه دیگر عوض کرد و دید همۀ آنها به نوعی حیات وحش را به نمایش گذاشته‌اند. پسرش را صدا زد و گفت: «پسرم برو ببین آنتن تلویزیون توی باغ وحش نیفتاده؟! آخه همش داره حیوانات را نشون می‌ده!» 🔹حال و روز صدا و سیما گاهی اوقات چیزی شبیه این‌ لطیفه است. نمونه داغ و تنوری آن، پخش مجدد سریال پایتخت از شبکه یک است. انگار سوزن صدا و سیما روی این سریال گیر کرده است و ول کن هم نیست. این سریال در حالی روز عید قربان روی آنتن پخش رفت که در سال‌های گذشته بارها و بارها از همین شبکه و شبکه‌های دیگر سیما نمایش داده شده است. طبیعی است که صدا و سیما با در نظر گرفتن شرایطی از قبیل درخواست مخاطبان، پرکردن لیست پخش و... مجبور به تکرار برخی از برنامه‌ها باشد، ولی این امر نباید به شوری یا بی‌نمکی بینجامد. به نظر می‌رسد تکرارهای این چنینی که دلیل کارشناس پسندی آن را تایید نمی‌کند، پیامدهایی از قبیل ذائقه سازی کاذب برای مخاطب، ریزش مخاطبان، بی‌اعتمادی به صدا و سیما و از همه مهم‌تر سرمایه سوزی را در پی‌ داشته باشد. 🔹برای نهادینه سازی یک چیز روش‌های مختلفی وجود دارد که یکی از راحت‌ترین آنها تکرار کردن است. تکرار یک چیز باعث می‌شود تا مخاطب ناخواسته به آن تن بدهد. روشی که بنگاه‌های بازاریابی از آن به وفور استفاده می‌کنند. بسیار می‌بینیم که یک کالا آنقدر تبلیغ می‌شود که در نهایت مخاطب آن را به سبد کالای خود اضافه می‌کند. در این‌که سریال پایتخت در سال‌های گذشته توانسته بود مخاطبان زیادی را با خود همراه کند تردیدی نیست؛ اما مدیران سازمان باید به این سوال پاسخ قانع‌کننده‌ای بدهند که چه مزیت افزوده‌ای در تکرار این سریال نهفته است که به بازپخش آن رضایت می‌دهند؟ این سریال چه گره‌ای از مشکلات این کشور باز کرده که تکرار آن توجیه پذیر باشد؟ بر کارشناسان پوشیده نیست که سریال‌های از این دست فارغ از سر گرم کننده بودن آن، ذائقه مخاطب را دستخوش تغییر داده و به هنجارهای دینی آسیب می‌زنند. برای نمونه بهتاش، مادر و زن دایی خود را دائم با اسم کوچک صدا می‌زند که با هنجارهای ایرانی- اسلامی ما سازگاری ندارد. آمیختگی و شوخی‌های پی در پی با نامحرم از دیگر ذائقه سازی‌های نامطلوب سریال‌های از این دست است که اثرات خزنده آن به خوبی در جامعه قابل مشاهده است. 🔹علاوه بر آنچه گفته شد، ریزش و بی‌اعتمادی مخاطبان از دیگر پیامدهای تکرارهای ملال آور است. در سال‌های گذشته ساخت و پخش سریال‌های نمایش خانگی رشد روزافزون داشته است و بسیاری از مخاطبان به آن روی خوش نشان داده اند. هر چند علت العلل رشد قارچ‌گونه سریال‌های نمایش خانگی عملکرد صدا و سیما نیست؛ اما این سازمان هم بی تقصیر نیست. بدیهی است که اگر صدا و سیما خود را به روز رسانی نکند، سریال‌های نمایش خانگی گوی سبقت را خواهند ربود؛ البته اگر نگوییم تا الان ربوده‌اند. 🔹آنچه باعث نگرانی دلسوزان نظام می‌شود این است که صدا و سیما در حال فرصت‌سوزی است. صدا و سیما به قول امام خمینی(ره) قرار بود دانشگاه باشد. دانشگاهی که به دانسته‌های مخاطب بیفزاید و از جهلش بکاهد. با وجود این، در بازپخش سریال پایتخت در روز عید قربان که « سه ساعت و دوازده دقیقه» وقت مخاطب را گرفت چه ره‌آوردی وجود داشت؟ شبکه یک، شبکه‌ای ملی است و شعار« شبکه هر ایرانی» را یدک می‌کشد. بر همین اساس توقع این است که در سطح ملی و شعارش ظاهر شود. این نیز گفتنی است که صدا و سیما نشان داده که ظرفیت جذب مخاطب را دارد که نمود آن را در سریال‌هایی مانند گاندو می‌توان دید. از همین رو انتظار این است که در طراز انقلاب اسلامی‌ گام برداشته و از پخش فیلم‌های که کلیشه شده‌اند بپرهیزد. @fekreshanbe