آئین مزدک برخاسته ازآئین زرتشت 🔻
قسمت (دوم) 2️⃣
♦️ منابع اسلامی از زرتشت نامی سخن می گویند که موبد شهر فسا بوده است ،بنابراین منابع، او که زرتشت پسر خرگان نامیده می شده ، بنیانگذار آیینی بوده است که در آغاز محتملا آیین زرتشتگان خوانده می شده. زمان زیست این زرتشت چندان روشن نیست.
🔷 منابع بیزانسی از بوندوس(بونده) نامی در روم یاد می کند که این آیین را تبلیغ می کرده است و گویند که او در اصل مانوی بوده ، ولی مذهب نو آورده بوده است.
🔶 او سپس از روم به ایران رفت و آیین خویش رابه نام “دیست دینان” تبلیغ کرد و قباد به آیین وی گروید و دریست دین شد البته ایرانیان کیش او را ” تون داریسثنون” یعنی دین خدای خیر گفته اند .
🔷 در زبان پهلوی دریست دین نامیده می شده و معنی همان درست دین را می دهد همچنین از اینجا که او(بونداس) از روم به ایران آمده می توان چنین انگاشت که در اصل ایرانی بوده است.
♦️ بنابر این دو روایت ممکن است باور کنیم که چنین آیینی پیش از مزدک وجود داشته است و سپس بر اثر اوضاع نا بسامان ایران در دوره فیروز و قباد و در پی فعالیتهای مزدک ، آیین مزبور پیروان فراوانی در دوره قباد یافت و به نام مزدک خوانده شد و صورت دینی مستقل یافت.
🔷 در دوره ظهور مانی و مزدک شرایط اقتصادی – اجتماعی ایران عصر ساسانی به گونه ای بود که رویکرد به مسائل اجتماعی – سیاسی فزونی گرفت و چنین بود که مزدک آیین مانی را با شعارهای اجتماعی همراه ساخت و تغییرات اقتصادی – اجتماعی زمینه ساز نهضتی شد که مزدک پرچم دار آن بود به گفته سمعانی خود مزدک اهل نسا و از توابع خبیص بوده است.
🔻 ابن ندیم از مزدک القدیم و مزدک الاخر یاد می کند و این دین را که اساسا مزدکیه و خرمیه بوده است ، فرقه ای زرتشت می داند. او می گوید:
🔷 مزدک القدیم طرفدار لذت بردن از زندگی و برابری و برادری در دارایی و زن بوده است. او معتقد به کار خیر و مخالف خون ریختن و آزار دیگران بوده است.
🔶 مزدک الاخر همان است که در عصر قباد ظاهر می گردد و به دست خسرو انوشیروان کشته می شود .گفتنی است قباد آیین مزدک را میپذیرد اما بر اثر شورش درباریان و مخالفت موبدان از ایران فرار کرد و به هیاطله پناهنده شد و پس از بازگشت و رسیدن به شهریاری روابط او با مزدکیان متکی بر دور اندیشی بود.
🔷 با رسیدن انوشیروان به پادشاهی به روایت میرزا آقا خان کرمانی: انوشیروان دریافت که مال و نتیجه سخنان مزدک و پیروانش که نام آنرا مساوات حقوق و دادگری نام نهاده به ابطال سلطنت و تاسیس جمهوری می انجامد و چنین بود که مزدک و پیرئانش را قتل عام نمود و در اثر این قتل عام است که دکتر زرین کوب شگفت زده شده می گوید:
🔶 دادگری او افسانه ای بیش نیست وگرنه دوازده هزار نفر را قتل عام نمی نمود و برخی بر این نظرند که قتل عام مزدکیان به سود تخت پادشاهی بوده و انوشیروان ناگزیر چنین کرده است.
♦️ راسل هینلز می گوید :چنین بود که مزدک در بیدادگاه انوشیروان محکوم به مرگ شد و به روایت مطهر بن طاهر مقدسی و مسعودی تنها در یک روز تعداد کشته های مزدکی به هشتاد هزار نفر رسید و ابولفرج تعداد کشته شدگان را در یک نیم روز یک صد هزار نفر می داند و خواجه نظام الملک از دوازده هزار نفر یاد کرده است.
🔻 عقاید مزدکیان:
🔷 مزدکی ها ظاهرا به تاویل متون اوستایی معتقد بودند و به باطن معنایی و نه ظاهری آن باور داشتند . دسترسی مزدک به دربار به عنوان یک موبد خود موید ظاهر زرتشتی و احتمالا تمایلات زرتشتی در این آیین است.
🔶 زیرا او به عنوان یک مانوی،قادر نبود در عداد موبدان به دربار قباد راه یابد.اما مزدکی ها از باورهای گنوسی بی بهره نبودند و انتساب آنها به مانویت یک اتهام نیست.
🔷 میتوان باور داشت مزدکی ها برای دین خود یک بنیان زرتشتی قایل بودند و باورهایی برگرفته از آیین گنوسی در مورد جهان داشته اند.لذت بردن از زندگی در حد توان ، یا ریاضت کشیدن های منتسب به مزدک ، هردو می تواند روحی گنوسی داشته باشد.
🔶 دوگانه پرستی مزدکی ضاهرا شبیه دوگانه پرستی زرتشتی است که در اوستای جوانتر دو نماد را می بینیم یکی اهورا مزدا و دیگری اهریمن، اما مسئله نجات روح از ماده، آنرا به دوگانه پرستی گنوسیان نزدیک می کند.منع خون ریختن و برخی نکات اخلاقی اجتماعی ، نوعی اخلاق گنوسی مانوی را جلوه می دهد.
♦️ دین مزدکی در عمل،تلفیقی از دین زرتشتی دوره ساسانی، دین مانوی و آداب و عقاید جوامع روستایی در ایران است.
به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید
🔻🔻
http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
ادامه دارد....🔻🔻