اقطاب صوفیه؛ نمایندگان امام زمان یا نمایندگان استکبار جهانی ⁉️🔻
قسمت (اول) 1️⃣
♦️ تحليلگر غربي ميگويد: «بر اساس اسناد محرمانه كه در پنتاگون بررسي شده، يكي از هفت هدف دنياي غرب براي موفق شدن در دنياي اسلام، كمك به بازگشت تصوف به اين جوامع است.»
🔷 امروزه تحرکات و هجمه های ادیان و فرقه های ضاله و انحرافی علیه جهان تشیع به صورت نشر بدعت ها، خرافه ها، شبهات، افکار و اندیشه های باطل در میان مسلمین صورت می گیرد.
🔶 ویژگی های اعتقادی، اخلاقی و رفتاری صوفیایان موجب توجه ویژه استکبار جهانی به این فرقه ضاله شده ، تصوف به عنوان یکی از فرقه های فعال در کشور بخشی از پازل استکبار جهانی در جنگ نرم، برای انحراف از اصوال اسلامی انقلاب، نقش ويژه ای را ایفا می کند.
♦️ امروزه صوفیه برای فریب جوانان خانقاه ها را به نام حسینیه می خوانند.
🔷 مع الاسف در این دریای تاریک و توفانی تبلیغات صوفیان و دراویش، برخی از جوان های ما فانوس هدایت را پیدا نمی کنند و چند سالی است که فرقه های مختلف و متعدد تصوف که بسیاری از آنها یکدیگر را هم قبول ندارند، فعالیت های آشکار و وسیعی را برای جذب این دسته از جوانان ایرانی به سوی خانقاه ها سامان داده اند.
🔶 هرچند که همه فرقه های صوفیه در افکار و انحرافات یکسان نيستند، اما می توان گفت که وجه اشتراک آنها بر این عقیده است که امر دین را به دو بخش مجزا، تقسیم کرده اند! آنها می گویند:
🔻 امر شریعت با مراجع تقلید است و امر طریقت یا تربیت روحی و راه و روش عمل صالح با قطب و پیر خانقاه است و باید روح را به آن سپرد تا همچون فقیری دستگیری نماید، اما در یک تقسیم بندی کلي افکار و بدعت های فرقه صوفیه به سه دسته تقسیم می شود:
الف🔹 انحرافات و بدعت های اعتقادی
ب🔸 انحرافات و بدعت های فقهی
ج🔹 انحرافات و بدعت های اخلاقی
🔶 می توان گفت اساسی ترین بخشی که در مورد صوفیه مطرح است، جایگاه قطب در دیدگاه آنها و موضوع بیعت کردن با آن است که از شمار بدعتها و انحرافات اعتقادي این فرقه محسوب می شود.
🔷 بزرگان این فرقه ها بدون ارائه هیچ سندی مدعی اند که اقطاب تصوف نماینده مجاز از طرف امام معصوم هستند که برای بیعت و دستگیری خلق معرفی شده اند.
♦️ صوفیه در تبیین جایگاه قطب غلو کرده و می نویسند: «قطب و امام هر دو مظهر یک حقیقت و دارای یک معنا و اشاره به یک شخص است!»(1)
🔷 البته از اینگونه سخن ها که دال بر غلو کردن در رابطه با مقام قطب و قدیس سازی قطب است در نوشته ها و گفته های صوفیه بسیار است.
🔻 صوفيه مقام بزرگی را که برای اقطاب، به عنوان بیعت گیرنده تعریف كرده اند آنها را وادار به نوشتن چنین جملاتی نموده است. یکی از اقطاب صوفیه در مورد مقام قطب مینویسد:
🔷 «چون طالب و مرید اراده حضور (نزد قطب) نمایند چنین داند که به خدمت پادشاه مقتدری می رود و به بخشش او امیدوار باشد که به یک آن دو عالم را بی سبب به او بخشد و در هنگام ورود (نزد قطب)، خیال را تنها مشغول صورت شيخ دارد.»(2)
🔶 وی در ادامه می نویسد: «چون مرید وارد حضور شیخ گردد در کمال فروتنی که شیوه نیازمندان است صورت بر خاک مذلت گذارد و بر شکرانه این نعمت سجده به جای آورد.»(3)
🔷 او همچنین می نگارد: «مقصود از خلقت تو این طاعت و اقتدار است! بلکه می گوییم ارسال رسل و انزال کتب و زحمت انبیا و مشقت اولیا از برای ارادت و اقتداست(4)؛ لذا اگر امروز اتباع این فرقه ها در مقابل قطب یا مشایخ دیگر، سجده می کنند جای تعجب ندارد.
🔶 به هر حال در این تئوری که زیر بنا و اساس تشکیلات فرقه صوفیه را تشکیل می دهد، اشکالات و تناقضات بزرگی دیده می شود که در ذیل به چند مورد اشاره می شود :
1🔹 اصولا چه دلیل عقلی ویا نقلی بر جدایی طریقت و شریعت حداقل در مقام گرفتن و اخذ آنها وجود دارد❓
2🔸به چه حجتی صوفیه در پیکره دین مبین اسلام شکاف ایجاد نموده و دین را قسمت قسمت می کنند❓
🔻با استناد به منابع دینی معتبر شیعیان، در عصر غیبت امام عجلاللهتعالیفرجهالشریف باید به علمای ربانی و فقهای بزرگ اسلام رجوع نمایند، چنانچه این مطلب در مقبوله عمربن حنظله آمده است:
🔷«و اما من کان من الفقهاء صائنا لنفسه، حافظا لدینه، مخالفا لهواء، مطیعا لامر مولاه» در توقیع امام زمان هم مسئله رجوع به فقها مورد تاکید قرار گرفته است: «و اماالحوادث الواقعه فارجعوا فیها الی رواة حدیثنا فانهم حجتی علیکم و انا حجة الله علیکم.» (5)
به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید
🔻🔻
http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
ادامه دارد....🔻🔻