🌷 شهیدانه
🏴 غوغای شهید ابراهیم هادی در راهپیمایی اربعین
💭 قبل از رفتن به راهپیمایی اربعین، تصمیم گرفتم به نیابت سفرم رو شروع کنم.
🎒 هر کدوم از دوستان عکس شهیدی رو انتخاب کردن که رو کولههاشون بزنن. مد نظر دوستان شهدای مدافع حرم بود. اما من فقط میخواستم رو چادرم عکس «شهید ابراهیم هادی» رو نصب کنم. دلم به تصویر هیچ شهیدی جز شهید ابراهیم رضا نمیداد.
🎒 به هر حال همونطور که تصمیم گرفته بودم با شهید ابراهیمهادی راهی شدم. تصمیم داشتم به نیابت از حضرتولیعصر امامزمان(ع) حرکت کنم. تو کیفم عکس مقام معظم رهبری و شهید ابراهیمهادی رو هم داشتم. دیدم یکی از بچههای گروه روی برگه کلمه «این منتقم» رو زده و به هر کدوم از ما یکی داد تا رو چادرمون بزنیم. من عکس آقا و شهید ابراهیمهادی رو به اون اضافه کردم.
🎒در طول مدت پیادهروی اربعین، کسانی که پشت سرم حرکت میکردن و عکس داداش ابراهیم رو میدیدن، اونی که نمیشناخت میگفت شهید ابراهیم مال کدوم استانه و یا میپرسیدن شهید مدافع حرمه؟
📗 میایستادم و توضیح میدادم. کتابش رو[سلام بر ابراهیم] معرفی میکردم. اونایی هم که میشناختن صلوات میفرستادن و رد میشدن. تو مسیر یه لحظه دیدم دسته چرخم رو یک نفر گرفت. بهم گفت اجازه بدید به عشق ابراهیم هادی چند عمودی چرختون رو ببرم.
✊🏻 یک خانمی تو مسیر دیدم که یک هو بغلم کرد و یک مشت پسته کف دستم گذاشت. گفت ممنون که ما رو به یاد شهید ابراهیم انداختی.
🕌 در حرم حضرتاباالفضلالعباس(ع) یک دفعه دیدم یک خانمی که به زبان عربی صحبت میکرد، دستم رو گرفت و چیزی میگفت که من متوجه نمیشدم.
☝🏻بالاخره با ایما و اشاره فهمیدم عکس شهید ابراهیم هادی رو ازم میخواد که بهش بدم!
‼️تعجب کردم. زبونم بند آمده بود!!
❓بعد پرسیدم مگه ابراهیمهادی رو میشناسی؟
✋🏻 دیدم اشاره کرد بله.
👌🏻گفتم از روی چادرم باز کن، مال شما.
بعد مهری رو به من هدیه داد و گفت تبرک سامرا و کاظمینه. تشکر کرد و رفت.
👥👥 این صحنه نظر همه رو به خودش جلب کرد.
🇮🇶 جالب بود که ابراهیم بین عراقی ها هم عاشقانی دارد...
📰 برگرفته از مطلب روزنامه کیهان، ۱۹ شهریور ۱۴۰۱
🏴فـــرصـــ🖤ــــتـــ زنــ🖤ـدگــے
◼️🍃⬛️🍃
🖤|•
@forsate_zendegi•|🖇