یه روضه‌‌خون داشتیم .. تعریف می‌کرد: مسیحیه‌ از اون سرِ دنیا پاشده رفته مدینه خدمت امام‌حُسین هی میگه آقا من خواب دیدم ؛ خواب پیغمبرُ دیدم میخوام پیغمبر رو ببینم مسلمان شم حضرت فرمودن جدِ ما خیلی وقت پیش از دنیا رفتند ، مسیحیه‌ هی پیله شد که من فقط باید مُحَمَّدرسول‌للّه رو ببینم و تا نبینم از اینجا نمیرم .. ابی‌عبدالله خطاب به اون مردِ مسیحی گفت : ای مرد ینی اگر پیامبر را ببینی اورا میشناسی ؟؟ گفت : بله آقا ، چهره پیامبر در خواب از آفتاب در روشنایی روز برای من عیان‌تر است ... ابی‌عبدالله به عَبّآس گفتن عباس جان برو بگو علی‌اَکبرم‌ بیاد .......🫀(: ╭─┅🍃🌺🍃┅─╮ @galeriyasrazeghi گالریاس ╰─┅🍃🌺🍃┅─╯