「﷽」 سلمه الله ✨ در محضر استاد: ⁉️سوال: چگونه میتوان به مقام کامل انسانیت رسید؟ 🍃جواب استاد:  دو ویژگی شاخص انسان که باید به صورت صحیح به فعلیّت برسد، عبارتند از : 1- معرفت 2- محبت 🔹 این دو امر چنان با هم درآمیخته اند که کوتاهی در تربیت یک زمینه، رشد در زمینه ی دیگر را متوقّف می سازد. (نمیگذارد انسان به کمال برسد) 🔹اساس هر حرکتی در عالم، اعمّ از مادّی و معنوی، بر پایه ی محبّت طراحی شده است. 🔹امام سجاد علیه السلام میفرماید: « سَلَكَ بِهِمْ طَرِيقَ إِرَادَتِهِ وَ بَعَثَهُمْ فِي سَبِيلِ مَحَبَّتِهِ‏. و خداوند (کل کائنات و مخلوقات را) به همان راه که اراده او بود روان داشت و رهسپار طریق محبت خویش گردانید» ¹ ⁉️سؤال: آیا برای اثبات این نظر، می توان یک مثال علمی قابل توجیه بیان کرد؟ 🍃جواب: بله. بسته شدن نطفه ی انسان در رحم مادر، در نتیجه ی رقابتی عاشقانه و سرشار از محبّت شکل می گیرد؛ آن چه که سلّول ها و کروموزم ها را به خیزش در می آورد، همه در نتیجه ی محبّت به حیات و حیاتِ برتر است. هیچ توجیهی جز محبّتی که در فطرت ذرّه ذرّه ی مخلوقات عالم نهادینه شده است، پاسخ گوی چرایی مکانیزم "انعقاد نطفه" نیست. ⁉️سؤال: آیا می توان چنین نتیجه گرفت که حقیقت معنوی و حقیقت مادّی و ظاهری مخلوقات و از جمله انسان، عنصر محبّت است؟ 🍃جواب: بله ⁉️سؤال: پس صفات زشت و اخلاق رذیله در نتیجه ی کدام عنصر بروز می کند؟ 🍃جواب: وقتی شاخصه ی معرفت انسانی به فعلیّت نرسد و یا مسخ شود، تزلزل های اخلاقی در راستای عدم مدیریّتِ صحیحِ محبّت حاصل می شود. ⭕️ تذکّر: قضیّه‌ اثربخشی دو طرفه «معرفت بر محبّت» و «محبّت بر معرفت» امری اجتناب ناپذیر است؛ انسان با کسب معرفت، قادر به مدیریّت محبّت درونی اش می‌شود که اگر این محبّت به شکل صحیح و در مسیر اصلی خود کنترل و تربیت نشود، معرفت حقیقی نیز حاصل نمی‌شود و بالعکس. 💠 نتیجه: انسان با کسب معرفت به شناختی از مقام و منزلت خود دست می‌یابد که محبوبی را در خور و شایسته‌ ی خویش می‌طلبد؛ انسان هر اندازه محبوبش را در اوج زیبایی بیابد، به همان اندازه شرافت و منزلت کسب می‌نماید؛ بنابراین به جایی می‌رسد که خدا را تنها محبوبش برمی‌گزیند و اگر خدا محبوب انسان شد، انسان به درجه‌ ی فنا می‌رسد و دیگر چیزی به نام "من" از او باقی نمی‌ماند! (که مصداق اولیه و اکمل این فناء الهی در اهل بیت علیهم السلام نمایان شده) 🌳حکایت: ملّا مهرعلی می‌گوید: "در وصف علی (علیه السّلام ) شعری سرودم. پیامبر را در عالم رؤیا دیدم؛ ایشان فرمود: اشعاری را که در مدح علی سروده‌ای برای من نیز بخوان. شروع به قرائت اشعارم کردم؛ زمانی که به این مصراع رسیدم "هٰا علیٌّ بشرٌ کیف بشر"، متوجه شدم پیامبر می‌فرماید: «بس است» و پیامبر اکرم(صل الله علیه وآله) چند بار تکرار کردند «کیف بشر، کیف بشر، کیف بشر» ² 🌷قلب امیرالمومنین امام علی (علیه السلام) چنان در محضر خداوند متعال عاشقانه فانی شده بود که بهتر است بگوییم: "علی در محبّت خداوند جان سپرده بود" کسی که به این مقام رسید، بشری می‌شود که به قول شهریار: 🍂«نه بشر توانمش خواند؛ نه خدا توانمش گفت 🍂«متحیّرم چه نامم، شه ملک لافتی را!» «این محبت و معرفت الهی است که انسان را به مقام فنا می رساند» __________ ¹صحیفه سجادیه ²(منبع: کتاب ولایت‌نامه غدیریه از ملاعلی واعظ خیابانی)