⁉️چرا با آمدن آقای رئیسی سیاست‌های وزارت بهداشت تغییر خاصی نکرد!؟ یکی از معضلات وزارت بهداشت که در سایر حوزه‌ها وجود ندارد بحث انحصار فکری در نیروی انسانی آن است. در سیستم بهداشت و درمان وقتی یک دانشجو هستید درس‌هایی که WHO معتبر میداند را میخوانید... هنگامی که وارد کار میشوید باید سلسله مراتب و نظم کاری مصوب WHO را رعایت کنید. وقتی هم مسئول میشوید باید ساختار و نظام سازمانی را مطابق با WHO شکل دهید. انقدر این ارتباط صمیمانه در سیستم سلامت با WHO وجود دارد که افراد شاغل و مسئولین این سیستم هرگز بهداشت و درمان بدون WHO برایشان قابل تصور نیست.. بنابراین در هنگام انتصاب مسئولین همه افراد کاندیدا که به مقامات بالا رسیده‌اند دست پرورده WHO هستند با این تفاوت که مثلا یکی از آنها باسوادتر و دارای سابقه جبهه و جنگ است... تفکر همان تفکر است. برای فهم بهتر این موضوع میتوانید سیستم بهداشت و درمان را با سیاست خارجی مقایسه کنید... در انتخاب مسئولان سیاست خارجی دست رئیس جمهور باز است که از میان طیف گسترده تفکراتی که در مورد سیاست خارجی وجود دارد مثلا تفکر انقلابی را انتخاب کند. اما تفکر انقلابی در سیستم بهداشت و درمان یعنی تسریع برنامه های WHO در کشور...کسانی هم که از پروتکل ها و ساختارهای WHO پیروی نکنند عملا مجوز فعالیت ندارند و قطعا به مراتب بالای مسئولیتی نمیرسند...مگر از طریق مجلس و نمایندگی مردم که آن هم خیلی احتمالش کم است. بنابراین جابجایی افراد در سیستم بهداشت و درمان هیچ تغییری در سیاستهای این سیستم ایجاد نمیکند. همه با هم همفکر هستند و فقط بر سر شیوه اجرا تفاوت نظر دارند.. تا وقتی سیستم آموزشی، و تشکیلاتی مجزا از بخشنامه های مرتبط با WHO پدید نیاید مردم نمیتوانند مقایسه کنند که کدام بهتر است... یکی از راهکارهای شکست این انحصار فکری تاسیس سازمان طب اسلامی مستقل از وزارت بهداشت است. البته با نظارت و حاکمیت اجرایی سیستم بهداشت ولی با حاکمیت فکری علوم اسلامی و ساختار آموزشی و تشکیلاتی انقلابی...