پسری برای پیدا کردن کار از خانه به راه افتاده و به یکی از فروشگاههای بزرگ که همهچیز میفروشند رفت…
مدیر فروشگاه به او گفت:«یک روز فرصت داری تا به طور آزمایشی کار کنی و در پایان روز با توجه به نتیجه کارت درمورد استخدام تو تصمیم میگیرم.»
در پایان اولین روز کاری مدیر به سراغ پسر رفت و از او پرسید که چند مشتری داشتهاست؟
پسر پاسخ داد «یک مشتری.»
مدیر با ناراحتی گفت:«تنها یک مشتری …؟ بیتجربهترین متقاضیان کار در اینجا حدقل 10 تا 20 فروش در روز دارن. حالا مبلغ فروشت چقدر بوده؟»
پسر گفت:«134,999٫50 دلار!»
مدیر فریاد کشید:«134,999٫50 دلااار ...؟
مگه چی فروختی؟»
پسر گفت:«اول یک قلاب ماهیگیری کوچک فروختم، بعد یک قلاب ماهیگیری بزرگ، بعد یک چوب ماهیگیری گرافیت به همراه یک چرخ ماهیگیری 4 بلبرینگه. بعد پرسیدم کجا میرید ماهیگیری؟ گفت: خلیج پشتی
منم گفتم پس به قایق هم احتیاج دارید و یک قایق توربوی دو موتوره به اون فروختم
بعد پرسیدم ماشینتون چیه و آیا میتونه این قایق رو بکشه؟ که گفت هوندا سیویک
منم یک بلیزر دبلیو دی4 به اون پیشنهاد دادم که اون هم خرید...»
مدیر گفت:«اون اومده بود قلاب ماهیگیری بخره تو بهش قایق و بلیزر فروختی؟!»
جواب داد:« نه، اومده بود قرص سردرد بخره، من بهش پیشنهاد کردم بره ماهیگیری برای سردردش خوبه!»
======================
البته یک نکته:
درست است که این پسر، فروشندهی باهوشی بوده اما مراقب باشیم در دام اینگونه فروشندهها نیفتیم.
مراقب باشیم برای ما نیاز کاذب درست نکنند .
🔴کانال گام دوم انقلاب ✌
🔴
https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff