🚊
ماجراهای من و مترو
همینطور که غرق در افکار خود بودم رسیدم به قطار مترو آن هم در حال بسته شدن دربها!!
خانمی از اهالی زن، زندگی، آزادی کنار درب مترو موقعیت من را که دید، خیلی شیک و مجلسی و در عین حال خونسرد، پایش را بین دربها حائل کرد تا من هم سوار شوم!! بدون نگاه مجدد به وی با صدای ضعیف گفتم: ممنونم
حالا فکر و خیالم جهت دار شده بود، که عجب!؟ چطور شد یک خانم بی حجاب به من کمک کرد که سوار قطار بشوم!! با خودم گفتم ای بابا مردم خیلی هم از هم جدا نشده اند و دلسوزی و کمک در دی ان ای ایرانیان است و بس، نمیدانم چرا این روزها خانمها انقدر راحت سوار واگن آقایون می شوند!؟ مگر این جماعت قانونمندی خارج را توی سر ما نمیکوبند!؟؟ پس چرا سوار واگن مردانه می شوند!! آن طرف تر دو خانم محجبه نگاه بدی به من کردن!! امروز چرا اینطوری شده!؟
القصه همینطور این و آن را قضاوت کردم، حکم دادم و محکوم کردم، غرق در فکر سرم را به آن طرف برگرداندم و با خودم گفتم چرا در واگن دیگر، مردها انقدر متراکم ایستاده اند!!!
حالا معنی نگاه سنگین بانوان محجبه را فهمیدم، من سوار واگن مخصوص بانوان شده بودم...
✍
#محمدامین_نیکومنش
🔴کانال گام دوم انقلاب ✌
🔴
https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff