🔴وقتی شاه غارت میکرد چرا کارمندش نکند؟ ◾️یكى از كارمندان دولتى خراسان ميخواست خواهر خود را به شوهر دهد ولى پولى نداشت كه جهيزى براى او تهيه نمايد بنابراين به فكر افتاد كه كاشيهاى سردر يك شاهكار تاريخى مشهد را بردارد و بفروش برساند و به اين طريق پولى بدست آورد تا بتواند خواهر خود را با جهيزى كه شايسته شأن او باشد به خانه شوهر بفرستد.بنابراين به همراهى چند نفر از رفقاى خود به آن بنا رفت و تمام كاشيهاى نفيس سقف آنرا كند و در همان حوالى در آب‌انبار خشكى پنهان كرد. انهدام اين بناى تاريخى هيچكس را متأثر نكرد و چون چند روزى گذشت اين كارمند هرشب به بهانۀ مهمانى از شهر خارج ميشد و مقدارى از اين كاشيها را به منزل خود مي آورد،پس از مدتى تمام آنها را با صندوق مخفيانه به اروپا فرستاد و بفروش رسانيد. بدبختانه چندى بعد ديگران هم بسرمشق او رفتار كردند و همه بغارت اين شاهكارهاى مهم صنعتى و تاريخى پرداختند و آنچه كاشى نفيس در اين بناها بود همه را به وسايل مختلف به اروپا فرستادند.اكنون اگر كسى بخواهد اين كاشيهاى نفيس زيبا را ببيند بايد به اروپا مسافرت نمايد زيرا كه نمونه‌هاى اين صنعت نفيس و گرانبها ديگر در ايران يافت نميشود. ◀️تعجب نکنید! جامعه‌ای که مورد هجوم فرهنگی و هویتی قرار بگیرد، جامعه‌ای که سرکردگانش درد فرهنگ و تاریخ و اخلاق نداشته باشد؛ فهم هویتی از حجاب و زن و ملیت نداشته باشد، کارمندان دولتش هم تاریخش را میفروشد تا دو قلم تیر و تخته بخرد. منبع : کافه تاریخ ✍عالیه سادات ┄┅♦️ گام دوم انقلاب♦️┅┄ 🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff