استقلال سیاسی و مسئله رفاه ملی! «اگر شما بخواهید استقلال سیاسی داشته باشید و استقلال ملی تان را در برابر دشمن غداری مثل آمریکا حفظ کنید نمی¬توانید،رفاه گذشته هم داشته باشید». جملات فوق هرچند از سوی محمد عطریانفر عضو موثر حزب کارگزاران سازندگی بیان شده است، اما تقریبا چنین خط سیاسی این روزها به اشکال متعدد در بین افراد منسوب به یک جریان سیاسی خاص تکرار می¬شود. قرار دادن نظام سیاسی در دوراهی ها و دوگانه ها مدتیست به یک تاکتیک سیاسی و رسانه ای تبدیل شده است. مثلا دوگانه هسته ای و اقتصاد که تحت عبارت «هم چرخ سانتریفیوژ بچرخد و هم اقتصاد» مطرح شد از بنیاد غلط بود و در نهایت فاجعه تولید کرد. هسته ای شدن یک کشور اقدامی در درجه نخست اقتصادی و برای تسهیل در حیات بشر امروزی است و نیاز محتوم آینده جهان. اما چون در آن ایام اهداف انتخاباتی مد نظر بود به ناروا این دوگانه ساخته شد و البته بافضاسازی تبلیغاتی این شعار انتخاباتی تاحد نسبتا زیادی موثر نیز افتاد. اینکه فرانسه بیشتر از ۷۵% از تولید برق خود را از بخش هسته ای تامین می کند یقینا اقدامی اقتصادی و برای زندگی آسان¬تر مردم است. که البته راهیابی صنعت اتم به حوزه رفاهی و اقتصادی تصمیم و برنامه همه دولت ها شده است. دوگانه پیشرفت و استقلال سیاسی،خطی است که برخی گروههای سیاسی تا انتخابات۱۴۰۰ به شکل مستمر و جدی به پیش خواهند برد. اینکه گفته شود راه پیشرفت و رفاه عمومی از مسیر دست کشیدن از استقلال ملی می گذرد، قرار دادن نه فقط انقلاب اسلامی که سرزمین ایران در یک مخاطره سهمگین است. این اتفاق اما به راحتی از سوی برخی احزاب و عناصر سیاسی مطرح می شود و بخش تلخ ماجرا نیز آنجاست که معمولا از نگاه این افراد و گروهها،کشور در حوزه آزادی نیز از خود ظرفیت و بردباری نشان نمی دهد! جماعتی که این روزها و احتمالا آینده،مشکل اساسی کشور را در نسبت با متغیرهای خارجی تعریف می کند سال 92 اما سخن اصلی شان این بود که مشکل اساسی به نحوه مدیریت اداره کشور و بی توجهی به نظرات کارشناسان برمی گردد! این تناقض¬های فاحش چه معنایی دارد؟ استقلال سیاسی هیچ گاه به معنای در نظرنگرفتن متغیرهای بیرونی و قطع پیوندهای خارجی نیست،که مقصود اساسی آن است فرآیند اتخاذ تصمیمات و طراحی راهبردها بر اساس منافع ملی و محاسبات عقلانی و در درون کشور صورت گیرد. پذیرش برجام و در مرحله بعد پایبندی طولانی مدت به آن- علیرغم بدعهدی آمریکا و اروپا و جدای از درست و یا اشتباه بودن این تصمیم- یکی از مصادیق برجسته استقلال سیاسی ایران است. حال چرا این شاخص و مطلوبیت مهم و تعیین کننده هر نظام سیاسی در مقابل با مسئله رفاه و پیشرفت قرار می¬گیرد؟ واقعیت و تجربه توسعه در همه کشورها اما آن است که پیشرفت و رفاه از مسیر استقلال ملی گذشته است. اساسا فرآیند توسعه یک امر درونی و متکی به طراحی داخلی است. تاکید برخی گروه¬های سیاسی در کنار زدن استقلال سیاسی و ملی ایران امروز به نفع رفاه ملی که نشانه ناکامی ایده و نظریه سیاسی و ضعف مدیریتی آنهاست، نه تنها برای جامعه پیشرفت نمی¬آورد، بلکه کلیت ایران را در مسیری سرشار از مخاطرات و تهدیدات قرار خواهد داد. 🔴@gamedovomeenqelab