م نیز، متخصص میباشد برای ادامه تحصیل به همراه خانواده از مشهد عازم قم میشود، در قم چون جایی برای سکونت نداشت، مستقیم به حرم حضرت معصومه(سلام الله علیها) مشرف میشود و به کریمه اهلبیت(سلام الله علیها) عرض میکند، ای بانوی اهل کرامت، ما به جهت تحصیل و کسب معارف الهی، نزد شما آمدهایم، خود شما یک مکان مناسب را برای ما مرحمت بفرمایید.
ایشان نقل میکند، بعد از زیارت که از حرم بیرون آمدم و قصد داشتم نزد زن و بچهام بروم، یک آقایی از پشت سر مرا مورد خطاب قرار داد و گفت: آشیخ چرا حیران و سرگردان هستی، گفتم دنبال خانه اجارهای هستم. گفت من یک جای خوب سراغ دارم بعد ادامه داد: مادر بزرگ من پیرزنی است که تنها در خانهای زندگی میکند و چون نمیخواهد که مزاحم ما شود، تنها زندگی میکند، خانهاش هم نسبتا بزرگ است و ما دنبال شخصی هستیم که مواظب او هم باشد، آن شخص ما را به خانه مادربزرگ خود برد و مدت یک سال در آن خانه زندگی کردیم و حتی مبلغ اجاره ماهانه را هم از ما نمیگرفت.
فرآوری : زهرا اجلال
بخش تاریخ وسیره معصومین تبیان
منبع :سایت حوزه