گاندو
📲💭 + به چی میخندی مرتضی؟ - به تو میخندم. عکست رو رسماً موساد گذاشته روی خروجی و دنبالت میگرده، بع
📲💭 علی دوچرخه سوار را هم در میانه ی راه سپرد به کسی دیگر تا پیگیر او باشد و شبکه را شناسایی کند. تمام این اتفاق بدون هماهنگی قبلی یا دستگاه ارتباطی یا هرچیزی دیگر از سوی علی در حال رخ دادن بود در مسیر به راه افتاد؛ منتظر مرتضی بود چون بر اساس آموزش‌هایی که مرتضی دیده بود او هم میدانست که باید شبکه ی شناسایی شده را به یک نیروی میدانی بسپارد تا بر اساس دستور العمل مدیریت شود و خودش به ماموریت اصلی برگردد. گوشه ای از جاده کمی بالاتر از یک چشمه، یک درخت انجیر دیده میشد علی کنار آن ایستاده و درحال چیدن انجیر بود تا مرتضی رسید + چه کردی مرتضی؟ فاتحه برایت خواندم اما امیدوارم بودم زنده باشی  - نه مشکل خاصی نبود، چند نفر داخل ساختمان بودند که خارج شدند، البته تا خارج شدند ساختمان هدف قرار گرفت. جمله ی مرتضی به اینجا که رسید علی گفت: اصل ماجرا الان اینه که ساختمون چطوری لو رفته! شبکه ای که اشراف پیدا میکنه باید شناسایی بشه و همه ی تمرکز باید روی اون باشه. مرتضی در پاسخ به علی گفت: قطعا روی همین متمرکز میشیم ولی یه مسئله ی بی ربط تا یادم نرفته: تو چارت سازمانی که موساد منتشر کرده اسم همه هست الا من! جالب نیست علی: برداشتت چیه از این قضیه چیه؟ مرتضی: یا اطلاعاتشون به روز نیست؟ یا اطلاعاتشون به روز هست و ناقصه، ولی یه جای کارشون ایراد داره! راستی امروز که میریم بیروت، یه دیدار هم میتونیم با خانواده داشته باشیم که خیالشون راحت بشه، درباره ی خانواده ی تو هم من فکر همه جا رو کردم. با توجه به اینکه هویتت لو رفته تو اونجا نیای بهتره، من هماهنگ میکنم اونا بیان یه جای امن تو رو ببینن! علی در حالی که خندش گرفته بود به مرتضی گفت: آفرین، دیگه چیا بلدی؟ مرتضی به علی گفت: حرف مسخره ای زدم؟ خنده برای چیه؟ علی در پاسخ به مرتضی: وقتی چارتی که منتشر کردن ناقصه و نام تو داخلش نیست، این معناش این نیست که اطلاعاتشون کامله! یه ترجمش میتونه این باشه که اتفاقا اطلاعات کامله و داره وانمود میکنه سر نخی از تو نداره، حالا اگر شما رفتی درب خونه‌ی علی و به خانوادش گفتی که حال علی خوبه، هم موساد از وضع علی اطلاعات پیدا میکنه و هم از وضع تو و به کمک تو همه ی شبکه ای که داخل چارت هست به سادگی زیر ضربه میره ! مرتضی: با این تعریف از کجا معلوم تا الان شناسایی نشده باشم؟ علی در پاسخ به مرتضی: کسی نگفت تا الان شناسایی نشدی و هیچ بعید نیست که شده باشی و اونها هم به دنبال تو در پی همه ی ساختار... مرتضی: الان باید با این تعریف چی کار کنم؟ علی: من ۱۳ نفر از بچه ها از جمله تو و خودم رو انتخاب کردم که ارتباطمون از این لحظه با همه ی ساختار باید قطع بشه! از امروز این شبکه ی ۱۳ نفره بی ربط با کل ساختار ماموریت برای خودش تعریف میکنه و اون هم ماموریت میدانی و تقابل مستقیم با جاسوس‌ها و نفوذی ها! مرتضی: اون ۱۳ نفره دیگه کیا هستن؟ علی: ۸ تا ! مرتضی: مگه نگفتی ۱۳ نفرو انتخاب کردی؟ علی: ۵ تاشون تو ۴۸ ساعت اخیر شهید شدن.... ادامه دارد... 🇮🇷@ganndo 🇮🇷@ganndo