خودسازے و تࢪڪ گناھ
✨🌱✨🌱✨🌱✨ #سلام_بر_ابراهیم #قسمت_صدو_هفتادونهم ابراهیم طوری حرف می‌زد که طرف مقابل اصلاً احساس شرم
✨🌱✨🌱✨🌱✨ اما در این کار یک موضوع را رعایت می‌کرد با کمک کردن به افراد گدا پروری نکند. ابراهیم همیشه به دوستانش می‌گفت: قبل از اینکه آدم محتاج به شما رو بیاندازد و دستش را دراز کند. شما مشکلش را برطرف کنید. او هر یک از رفقا که گرفتاری داشت یا هر کسی را که حدس می‌زد مشکل مالی داشته باشد کمک می‌کرد. آن هم مخفیانه قبل از آنکه طرف مقابل حرفی بزند. بعد می‌گفت: من فعلاً احتیاجی ندارم این را هم به شما قرض می‌دهم. هر وقت داشتی برگردان این پول قرض الحسنه است. ابراهیم هیچ حسابی روی این پول‌ها نمی‌کرد. او در این کمک‌ها به آبروی افراد خیلی توجه می‌کرد. همیشه طوری برخورد می‌کرد که طرف مقابل شرمنده نشود. بزرگان دین توصیه می‌کنند برای رفع مشکلات خودتان تا می‌توانید مشکل مردم را حل کنید همچنین توصیه می‌کنند تا می‌توانید به مردم اطعام کنید و اینگونه بسیاری از گرفتاری‌هایتان را برطرف سازید. غروب ماه رمضان بود ابراهیم آمد در خانه ما و بعد از سلام و احوالپرسی یک قابلمه‌ای از من گرفت‌! بعد داخل کله پزی رفت. به دنبالش آمدم و گفتم ابرام جون کله پاچه برای افطاری! عجب حالی میده؟! گفت راست میگی ولی برای من نیست. یک دست کامل کله پاچه و چند تا نان سنگک گرفت. وقتی بیرون آمد ایرج با موتور رسید ابراهیم هم سوار شد و خداحافظی کرد. با خودم گفتم: لابد چند تا رفیق جمع شدند و با هم افطاری می‌خورند. از اینکه به من تعارف هم نکرد ناراحت شدم فردای آن روز ایرج را دیدم و پرسیدم: دیروز کجا رفتید؟ ⚘ ✍ادامه دارد... «اَللّهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ»