امام على(ع) درباره ویژگی‌های انسانی که توانایی اجرای دستورات خداوند را دارد، می‌فرماید: «لَا یُقِیمُ أَمْرَ اللهِ سُبْحَانَهُ إِلَّا مَنْ لَا یُصَانِعُ وَ لَا یُضَارِعُ وَ لَا یَتَّبِعُ الْمَطَامِع»؛‏[1] بر پا ندارد فرمان‌هاى خداوندِ سبحان را، جز کسى که سازش نمی‌کند و خود را خوار نمی‌سازد و از طمع‌ها پیروى نمی‌کند. در جای دیگری تاکید دارند: می‌فرماید : و لا تخالطونی بالمصانعه . با من به سبک سازشکاری معاشرت نکنید. امام(ع) در این گفتار پربار و حکیمانه صفات کسانى را که توانایى اجراى اوامر الهى را دارند بیان می‌کند و آن‌را در سه چیز خلاصه کرده است: الف. سازش کار و اهل رشوه نباشد؛ ب. در مقابل دیگران ذلیل و خوار نشود؛ ج. پیروى از طمع‌ها نکند. بدیهى است که پر واضح است اهل «مصانعه» (به معناى سازشكارى و رشوه گرفتن) هستند هرگز نمى توانند حق را به حق دار برسانند، چرا كه زورمندان اهل باطل آنها را خريدارى مى كنند و از حق منصرف مى سازند و در اين ميان حقوق ضعفا پايمال مى شود. همچنين كسانى كه ضعيف و ذليل و ناتوانند قدرت اجراى فرمان خدا را ندارند، زيرا اجراى فرمان حق قاطعيت و شجاعت و استقلال شخصيت را مى طلبد و افراد زبون كه به روش اهل باطل عمل مى كنند توان اين كار را ندارند. نيز اشخاص مبتلا به انواع طمع ها; طمع در مقام، مال و خواسته هاى هوس آلود هرگز نمى توانند مجرى فرمان خدا باشند، زيرا طمع بر سر دوراهى ها و چند راهى ها آنها را به سوى خود جذب مى كند و از پيمودن راه حق باز مى دارد. به همين دليل در طول تاريخ كمتر زمامدارى را ديده ايم كه به طور كامل مجرى فرمان حق باشد (مگر انبيا و اوليا) زيرا گاه يكى از اين سه نقطه ضعف و گاه همه آنها را داشته است، از اين رو از پيمودن راه حق باز مانده است. سازش با دیگرى باعث رضاى اوست و این عمل مانع از اجراى حدود و دستور الهى درباره او می‌گردد. و همچنین فرومایگى و چشم طمع داشتن به دیگران، هر دو باعث خوددارى از پرداختن به دستورها و حدود الهى است که بر او دشوار می‌نماید. آنان که اهل سازشکارى و رشوه گرفتن هستند هرگز نمی‌توانند حق را به حق‌دار برسانند؛ چرا که زورمندان اهل باطل آنها را خریدارى می‌کنند و از حق منصرف می‌سازند و در این میان حقوق ضعیفان پایمال می‌شود. همچنین کسانى که ضعیف و ذلیل و ناتوانند قدرت اجراى فرمان خدا را ندارند؛ زیرا اجراى فرمان حق قاطعیت و شجاعت و استقلال شخصیت را می‌طلبد و افراد زبون که به روش اهل باطل عمل می‌کنند توان این کار را ندارند. نیز اشخاص مبتلا به انواع طمع‌ها؛ طمع در مقام، مال و خواسته‌هاى هوس آلود هرگز نمی‌توانند مجرى فرمان خدا باشند؛ زیرا در سر دو‌راهی‌ها و چند‌راهی‌ها راهی را برمی‌گزینند که سود مادی بیشتری برای آنها داشته و از پیمودن راه حق باز می‌دارد. به همین دلیل در طول تاریخ کمتر زمام‌دارى را دیده‌ایم که به طور کامل مجرى فرمان حق باشد، مگر انبیا و امامان و اولیای الهی؛ زیرا زمام‌داران گاه یکى از این سه نقطه ضعف و گاه همه آنها را داشته‌اند؛ از این‌رو از پیمودن راه حق باز مانده‌اند. 4. در مورد طمع که مانع سوم است، در روایتى از امام علی(ع) چنین آمده است که: «هیچ چیز مانند بدعت‌ها دین را از بین نمی‌برد و چیزى مانند طمع انسان را فاسد نمی‌سازد». در حدیث دیگرى از آن‌حضرت می‌خوانیم: «کسى که می‌خواهد در طول عمرش آزاد زندگى کند باید اجازه ندهد طمع در قلبش سکونت یابد». از امام اميرالمؤمنين(عليه السلام) : «ما هَدَمَ الدّينَ مِثْلُ الْبِدَعُ وَ لا أفْسَدَ الرَّجُلَ مِثْلُ الطَّمَعُ; هيچ چيز مانند بدعت ها دين را از بين نمى برد و چيزى مانند طمع انسان را فاسد نمى سازد». در حديث ديگرى از آن حضرت مى خوانيم: «مَنْ أرادَ أنْ يَعيشَ حُرّاً أيّامَ حَياتِهِ فَلا يُسْكِنِ الطَّمَعَ قَلْبَهُ; كسى كه مى خواهد در طول عمر آزاد زندگى كند بايد اجازه ندهد طمع در قلبش سكونت يابد». سعدى در شعرى كه بر گرفته از اين حديث است مى گويد: هر كه بر خود در سؤال گشاد *** تا بميرد نيازمند بود آز بگذار و پادشاهى كن *** گردن بى طمع بلند بود