ین دو ماه، مجلس اختیار تام دارد هرکاری اراده بکند انجام دهد، حتی رهبر را میتواند عزل کند. اگر این دو ماه نبود، شاید میگفتیم دور باطل.
🔍 *قدرت مطلق مجلس خبرگان رهبری*
✅مجلس خبرگان رهبری از نظر حقوقی قویترین مجلس دنیاست. در هرجا وقتی بخواهند رأس مملکت را عوض کنند چندین مرحله وجود دارد. مثلاً در امریکا باید در دادگاه ثابت شود که او کاری خلاف قانون اساسی انجام داده است ()؛ بعد در کمیسیون حقوقی پارلمان و بعد کنگره به رأی بگذارند و درصد بالایی رأی بدهند به عزلش. اما در خبرگان رهبری نصف به علاوه یک، جلسه قانونی است. یعنی چند نفر هم غایب باشند، اما به حد نصاب برسد میتوانند رأی بگیرند که رهبری را عزل کنند. لازم نیست رهبر خطا کرده باشد. فلسفهاش هم این است که اگر یکی بهتر از رهبر فعلی پیدا شد، او حق رهبری دارد. پس عزل رهبر، موکول به خلاف رهبری نیست. مجلس خبرگان رهبری قانوناً به هیچ جا هم پاسخگو نیست.
🔍 *عدم پاسخگویی*
اخیرا با یک اصلاحطلب مناظره داشتم. او میگفت خیلی از نیروهای مسلح، صداوسیما و قوه قضائیه به مجلس پاسخگو نیستند. قرار نیست به مجلس پاسخگو باشند. بر آنها نظارت میشود، اما قرار نیست به مجلس پاسخ دهند. به جایی باید پاسخ دهند که اگه نپسندید، بتواند او را عزل کند. اگر پاسخ تو قانعکننده نبود، رهبری هست. مجلس خبرگان رهبری میتواند بر تمام امور مربوط به حوزه رهبری نظارت کند.
یکی از آقایون گفته بود کار ما نظارت نیست حمایت است. بخشی از وظیفه حمایت هم میتواند نظارت باشد. مثلاً بگویند نیروهای مسلح اینگونه است. به ایشان بگویند نمیخواهد در امور نظامی دخالت کنید. میپذیرند و یا نمیپذیرند و میگویند تو را عزل میکنیم. چرا عزل نمیکنند؟ چون رهبری را قبول دارند. مثل حق طلاق. طبق قانون بسیاری از مردان حق طلاق دارند، اما باید همسران خود را طلاق دهند؟
🔍 *مقتدرترین مجلس جهان*
مجلس خبرگان رهبری قویترین مجلس سیاسی دنیاست. مجلس شورای اسلامی میتواند به بیکفایتی رئیسجمهور رأی دهد، اما نمیتواند او را عزل کند و رهبری، بعد از رأی عدم کفایت سیاسی میتواند او را عزل کند. مجلس نمیتواند رئیس جمهور را عزل کند، اما خبرگان رهبری میتواند رهبر را عزل کند. پس در اینجا منطقی وجود دارد.
🔍 *وظایف مجمع تشخیص*
✅مجمع تشخیص مصلحت نظام چند وظیفه دارد: در صورت بروز اختلاف بین مجلس و شورای نگهبان، اگر مجلس اصرار داشت که اکنون مصلحت این است، آن را برای رأیگیری به مجمع تشخیص مصلحت نظام میبرند. دومین وظیفه آن، مشاوره به رهبر است. مثلاً میگویند آقای احمدینژاد که الان ولایی نیست (به نظر من ضدولایت است) در مجمع تشخیص مصلحت نظام چه میکند؟ در صورت رأیگیری، یک رأی بین مثلا 30 نفر است. در صورت مشورت، رهبر اگر خواست عمل میکند یا نمیکند. رسم رهبری بر این بوده است که به ترکیب افرادی که امام خمینی منصوب کردند دست نمیزند. موسوی تا پایان اوج فتنه از مجمع تشخیص مصلحت نظام حذف نشد. پس از پایان دوره، دوباره نصب نشد. فکر کنم برای احمدینژاد هم همین است. هرکسی که یک یا دو دوره رئیس جمهور بود، تجربه دارد و خوب است در این جمع بیاید. پس چرا کروبی و خاتمی عضو نشدند؟ خودشان نخواستند.
وظیفه سوم هم به مجمع تشخیص مصلحت نظام سپرده شد: حالا که شما در تدوین و دادن مشورت راجع به سیاستهای کلان دست داشتید، خودتان هم ارزیابی کنید آیا به موارد تصویب شده عمل میشود یا نه؟ یکی اینکه آیا قوانین با سیاستهای کلان تطابق دارد یا نه و دیگری نظارت بر بقیه دستگاهها که آیا مطابق با سیاست کلی عمل کردند یا نه.
عمل در چارچوب سیاست کلی نظام که توسط رهبری ابلاغ میشود به دلبخواه نیست. جزو وظایفی است که قانون اساسی مشخص کرده است.
🔍 *سلسله مراتب اداری*
من در استرالیا سفیر بودم و 700 دانشجوی دکترا داشتیم. به یکی از دانشجویان مدیریت گفتم یک نکته جالب از تدریس مدیریت اینجا بگویید. گفت بند یک:حق با مدیر است. بند دو: اگه جایی واقعاً حق با مدیر نبود، در آن مورد هم به بند یک مراجعه کن. الان ما این مشکل فرهنگی را داریم که مدیری را که حرف مافوق خود را نمیخواند، قوی میدانیم. اما در دنیا اینگونه نگاه نمیکنند. میگویند سه مرحله داریم:
مرحله اول، پیش از تصمیمگیری که گاهی ممکن است برای آن حتی دانشگاه، دانشکده، پژوهشگاه و... تأسیس کنند. مرحله دوم، تصمیمگیری که قانون مشخص میکند رهبر یا رئیس جمهور یا ... حق دارد این تصمیم را بگیرد. مرحله سوم فقط اجراست. در هیئت دولت نمیتوانی بگویی چون من به تصمیمی رأی ندادم پس عمل نمیکنم. همه باید عمل کنند. مثل اتوبوسی که خاموش شده و برای روشن شدنش میخواهند آن را هل دهند. نمیشود یه عده از عقب و یه عده از جلو آن را هل دهند. همه باید طبق نظر راننده و به یک سو هل بدهند. هرکه هر جور خواست (که در ایران بسیار باب است) نمیشود. در اجرا همه باید تص