🌸 حیف نون دکتر میشه 🌸 از اتاق عمل میاد بیرون... 🌸 پسره می پرسه حال پدرم چطوره ؟ 🌸 میگه : پدرت دچار فراموشی شده . 🌸 پاهاش فلج شده . 🌸 نمیتونه حرف بزنه . 🌸 چشماشو از دست داده... 🌸 پسر با ناامیدی تکیه میده به دیوار 🌸 و هق هق گریه میکنه... 🌸 حیف نون میگه شوخی کردم بابات مرد 😂😍😂 💟 @ghairat