باز هم موسم پرپر شدن گل آمد باز هم موسم پرپر شدن گل آمد باز هم فصل فراق گل و بلبل آمد آسمان دل ما ابرى و بارانى شد دیده را موسم اشک و گهرافشانى شد دل بى‏سوز و گداز از غم زهرا دل نیست دل اگر نشکند از ماتم او، جز گل نیست خون و اشک از دل و از دیده ی ما می جوشد فاطمه صورت خود را ز على میِ پوشد عمر کوتاه تو، اى فاطمه فهرست غم است قبر پنهان تو روشنگر اوج ستم است رفتى، اما ز تو منظومه غم بر جا ماند با دل خسته و بشکسته على تنها ماند اثر دست‏ ستم از رخ نیلى نرود هرگز از یاد على، ضربت ‏سیلى نرود با على راز نگفتى تو ز بازوى کبود با پدر گوى که بعد از تو چه بود و چه نبود شهر اگر شهر تو، پس حمله به آن خانه چرا مرگ جانسوز چرا؟ دفن غریبانه چرا؟ داغ ما آتش و میخ در و سینه است هنوز مدفن گمشده در شهر مدینه است هنوز باغ، تاراج شده، عطر اقاقى مانده است سنت دفن شبانه ز تو باقى مانده است جواد محدثی ارسال محتوای تبلیغی برای روحانیون، مبلغین، طلاب دعوت به گروه محتوای تبلیغی مناسبتی از طریق لینک https://eitaa.com/joinchat/387842242Ceeb934db50 دعوت به کانال محتوای روضه https://eitaa.com/joinchat/1969356889C89c77887dd