کاش داوودی بیاید و سپاه جالوت را در هم شکند یا که قاسمی بیاید و تار عنکبوت را بدرد و با عطایی و نگاهی از جانب حق، بازی گرگ‌های وحشی این ظلمت‌کده را کیش و مات کند. امروز در قتلگاه جبالیا دیگر سیاست و الهیات و فلسفه، زبان به کام گرفتند و محتاج و حیران و سرگشته‌ی آهی از اعماق جان انسان‌ها گشتند. آن‌جا که عجز خود را در رودخانه‌‌ی خون می‌بینند و هر آنچه از ابزار و راه زندگی می‌یافتند، حالا از هر وقت دیگر بی معنی تر و بی‌ثمرتر می‌بینند. شاید طلب دیگری در وجود انسان قوت بگیرد تا تمنای دستی یاریگر داشته باشد... @gharare_andishe