#حضرت_سکینه_س_مدح_و_مرثیه
بار دیگر عزای عاشوراست
از غمی بی قرینه باید گفت
دو سه خط سوگوارهی غربت
در عزای سکینه باید گفت
قطره از وصف بحر درمانده
من کجا، مدح دختر ارباب
ای که بوده حسین مداحت
السلام ای سکینه بنت رباب
در کرامات حضرتش کافیست
شیر او را رباب داده، همین
در غریبی او فقط بنویس
به عمو مشک آب داده، همین
کربلا بود دشتی از روضه
او بلاهای خویش را دیده
در عبایی پر از علی اکبر
روح بابای خویش را دیده
روضه میخواند دور دارالحرب
نعشها را یکی یکی که شمرد
دید، بابا علیِ اصغر را
به امیدی گرفت و با خود برد
پدر آمد ولی چه آمدنی!
غرق خون کرد چشم قافله را
دید دور جنازهی اصغر
همه گفتند لعن حرمله را
از وداع سکینه و ارباب
جگر کائنات خون شده بود
آه از آن دم که دید این دختر
زینِ باباش واژگون شده بود
با تنی خون گرفته از گودال
آمدی ذوالجناح! بی بابا
کاش میشد رها نمیکردی
وسط تیر و نیزهها او را
پدرم را غریب بین دو نهر
نحر کردند با لب عطشان
السلام علیک ای بی سر
السلام علیک ای عریان
✍
#امیر_عظیمی
@ghararenokary