واحد؛ شب غربت.mp3
1.47M
علیه‌السلام 🔹غریب وطن🔹 دلش خون و آهش حزینه لاله لاله رو لب‌هاش می‌شینه ولی بی‌قراره برادر حال و روزش رو خواهر ببینه دلش خونِ دلواپسی‌ها، بی‌کسی‌هاست دلش خونه از غربت کوچه‌های مدینه وقتی که با خون، لب‌هاشو تر کرد پا تا سرش آتیش گرفت تا مثل مادر، پشت در افتاد بال و پرش آتیش گرفت آه از مدینه «غریب وطن ای حسن جان» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ اگه خم به ابرو نیاورد غم دل مهربونش رو آزرد سر سفره‌شن مردم شهر شهری که خنده رو از لباش برد حالا التیام غماشه، زهر جعده دیگه از مغیره بسه هر چی زخم زبون خورد آه از صبوری، وقتی به قلبش تیر اهانت‌ها نشست آیینه بود و آخر قدش رو سنگ ملامت‌ها شکست آه از مدینه «غریب وطن ای حسن جان» شاعر: نغمه‌پرداز: @ShereHeyat_Nohe 🔻🔻🔻🔻 🆔@ghararenokary