📌 شام غریبان ▫️ فرات، اشک خجالت می‌ریزد و خارها از روییدن پشیمانند. آفتاب شرم دارد از طلوع دوباره. و از همه محزون‌تر ناقه‌ای‌ست که تا چندی قبل، بانویی باجلال و جبروت، با سلام و صلوات بر آن سوار می‌شد. اما حالا آن بانو، تنها و بی‌محرم است، نه اکبری هست که دستش را بگیرد و نه علمداری که رکاب بگیرد و بانو سوار شود... ▪️ اما بانو هنوز همان بانوست؛ با همان صلابت حیدری و نجابت فاطمی. محکم و امیدوار به آینده… می‌داند منتقمی هست تا بیاید و انتفام این خون‌ها را بگیرد. 🔘 یازدهم 🌹 قرارگاه شهدای مدافع حرم 🌹 https://eitaa.com/joinchat/2839674880C36ec351e59