گاهی پدر شدیم و پسر را گریستیم گاهی پسر شدیم و پدر را گریستیم هر روز و شب، درست چهل سال می ‌شود ساعات تلخ پخش خبر را گریستیم هر دم به خون خویش فتادیم و ساختیم هی قبر تازه کوه و کمر را، گریستیم مادر شدیم و از پس هر زخم انفجار هی چشم ‌های مانده به در را گریستیم در خون نشست روسری دختران‌مان رخساره ‌گان قرص قمر را گریستیم شاعر: ضیا قاسمی 🖤 عزیزان، بعد از نمازهاتون مردم مظلوم افغانستان رو که این روزها تحت شدیدترین ظلم قرار گرفتند، دعا بفرمایید