💚 الابذکرالله تطمئن القلوب 💚
✨💎✨ ای حضرت صمد! مرا نیافریدی مگر تو را بشناسم و تمام دین، در شناخت تو در دنیا خلاصه میشود. خدایا! عنایتی کن که بشناسم تو را در حدّی که مرا از آتش جهنمات دور سازد، و عمل کنم در حدّی که غضب تو از من دور شود مرا کفایت میکند. آنچه به ما از معرفت خویش عطا کردی بیش از لیاقت ماست گرچه در خور بخشندگی توست.
✨💎✨ معبودا! اگر مونسام در دنیا تو باشی و هم کلام من تو، مرگام مرا روز وصل است. و چه نوشین است مرگی که مرا به وصل تو میرساند و از رنج خلایقات رها میسازد. خدایا! مرا در دنیا عنایتی فرما به عقد محبت خویش در بیاور، که کسی که بر او خطبه عقدی خوانده شود و نامزد محبت و معشوقه کسی شود دیگران را در او چشم طمع مهرورزی نیست.
ســـــــــ🌼ــــــــــلام
روزتــان ســرشـار از نــگاه خــدا📗
امروز سهشنبه
#ذڪࢪࢪوز سهشنبه💛 ياارحم الراحمین
☀️ 🌻 ۴ مهر ماه ۱۴۰۲ ه.ش
☀️ 🌾 ۱۰ ربیع الاول ۱۴۴۵ ه.ق
☀️ 🌻 ۲۶ سپتامبر ۲۰۲۳ ميلادى
✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐
🍀حضرت علی (ع) فرمودند:
💫✨ تلخکامی دنیا، شیرینی آخرت است و شیرینیِ دنیایِ حرام، تلخی آخرت!
📕نهجالبلاغه
✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐
💠خواجه ثروتمندی بود که کلاهبردار بازار بغداد بود، از بغداد عزم حج کرد. بار شتری بست و سوار بر شتر و عازم شد. تا با آن به مکه رود.
چون مراسم عید روز قربان شد، شتر خود را قربانی کرد و بعد از اتمام حج شتری خرید تا برگردد.
از حج برگشت. بعد از یک ماه در بغداد باز در معامله دروغ گفت و توبه خود بشکست. عهد کرد تا سال دیگر به مکه رود و رنج سفر بیند تا خدا گناهان او را ببخشد.
باز شتری برداشت و سوار شد تا به مکه رود.
خواجه را پسر زرنگی بود پدر را در زمان وداع گفت: «ای پدر! باز قصد داری این شتر را در مکه قربانی کنی؟» پدر گفت: «بلی.»
پسرش گفت: «این بار شتر را قربانی و آنجا رها نکن. این بار نفس خودت را قربانی کن همانجا تا برگشتی دوباره هوس گناه نکنی. تو اگر نفس خود را قربانی نکنی اگر صد سال با شتری به مکه روی و گلهای قربانی کنی، تأثیر در توبه تو نخواهد داشت.
چقدر این حکایت آشناست 🍃
🌴💠 یاعلی 💠🌴