قرارگاه حاج قاسم سلیمانی
6⃣3⃣5⃣ 🌷 💠به روایت مادرشهید: 🔹يك هفته قبل از شهادتش🕊 از به خانه آمد، پنجشنبه شب بود ديدم صدای ناله و گريه😭 جهاد می آيد؛ رفتم در اتاقش از همان لای در🚪 نگاه كردم. 🔸ديدم جهاد، سر سجاده📿 مشغول دعا و گريه است و دارد با صحبت می كند. دلم لرزيد💗 ولی نخواستم مزاحمش شوم، وانمود كردم كه چيزی نديدم🚫 . 🔹صبح موقعی كه  می خواست برود، موقع خداحافظی👋 نتوانستم طاقت بيارم؛ از او پرسيدم ديشب چی می گفتی⁉️چرا اين قدر بی قراری مي كردی؟ چي شده⁉️ 🔸جهاد خواست طفره برود برای همين به روی خودش نياورد و را عوض كرد، من به خاطر دلهره ای😥 كه داشتم اين بار با جديت بيشتر پرسيدم و سؤالاتمو با تكرار كردم 🔹گفت چيزی نيست ، من نماز می خواندم ديگر!ديدم اين طوری پاسخ داد نخواستم⭕️ بيشتر از اين# پافشاری كنم و ادامه بدهم گفتم باشه پسرم!مرا و بغل كرد و رفت… 😢يكشنبه ظهر فهميدم آن به خداوند و امام زمان چه گفته و بينشان چه گذشته😔 و آن لحن برای چه بوده است!