پروژه خالص‌سازی و تحریف تاریخ پاسخ یکی از چهره‌های سیاسی کشور به یک خبرگزاری و طرح بحث خالص‌سازی کافی بود تا پس از آن، ارائه نظر درباره این موضوع از سوی برخی عناصر و گروه‌های سیاسی امتداد یابد و از مناظر مختلف به آن پرداخته شود. در این میان اما پرداختن نیروهای سیاسی اصلاح‌طلب به این مسئله قابل تأمل است و جای بررسی دارد. اصلاح‌طلبان به گونه‌ای عوارض و تبعات خالص‌سازی را به بحث گذاشته‌اند گویی این‌که همواره در جمهوری اسلامی در حاشیه قدرت بوده‌اند و راه دسترسی آنان به حکومت مسدود بوده است!‌ اگر کسانی در این‌ باره چیزی ندانند و اطلاعاتی از تحولات و تاریخ سیاسی ایران پس از انقلاب اسلامی نداشته باشد تصور می‌کنند در دولت‌های میرحسین موسوی، مرحوم هاشمی، خاتمی و روحانی، عناصر چپ قدیم و اصلاح‌طلبان امروزین، مسئولیت اداره کشور در اختيار آنان نبوده است! به نظر می‌آید نباید فکر و ذهن را در اسارت امور بدیهی و روشن گرفتار ساخت و مقهور پروژه خودساخته خالص‌سازی شد. در این شرایط زمان آن فرا رسیده که این عناصر و افراد، پاسخگوی عملکرد خود در گذشته، مخصوصا اشتباهات شان باشند. متهم ساختن نظام به خالص‌سازی و حذف یک جریان سیاسی صرفا از افرادی برمی‌آید که بدنبال تحریف تاریخ هستند. سخن بر سر این نیست که دوران سپری شده در دولت‌های گوناگون تیره و تار نمایانده شده و اصطلاحا سیاه‌نمایی شود. سخن آن است که مدعيان خالص‌سازی در روز روشن تاریخ را تحریف کرده و آدرس غلط به جامعه می‌دهند. هم اینک فصل مشغول‌سازی جامعه به پروژه دست‌ساز خالص‌سازی نیست؛ فصل مطالعه و تدبر در تاریخ و آن بخش از سیاست‌ها و اقداماتي است که اصلاح‌طلبان در دوره‌ طولانی حکمرانی خود بر اداره امور کشور به جای گذاشته‌اند و هم اینک دولت کنونی میراث‌دار آن شرایط است. @ghazanfari58