غربگرایان داخلی دستهای پنهان آمریکا (۲)
دولت سیزدهم شیوهای مؤثر و نسبتا مطمئن برای خارج کردن نظام مالی آمریکا از مناسبات تجاری ایران را انتخاب کرده بود و همین رویکرد از جانب مدعیان اصلاحات مورد حمله قرار گرفته بود. این فضاسازی علیه آرایش موفق تجارت خارجی در دولت سیزدهم فقط منحصر به آفریقا نبود. تهاتر با عراق و مبادله نفت با گاز و حتی تسویه بخشی از بدهی عراق به ایران با تأمین هزینه حجاج ایرانی در عربستان نیز مورد حمله این جریان سیاسی در داخل ایران قرار گرفت. رویهای مشابه درباره ارتباط با کشورهای آمریکای لاتین و آسیایی نیز وجود داشت. شاید یکی از پرسروصداترین نمونههای آن تهاتر با هند و سریلانکا بود که دستمایه گزارشهای تحقیرآمیز این جریان سیاسی علیه ایران شد و البته در رسانههای فارسیزبان بیگانه نیز بازنشر شد. جهان مدعیان اصلاحات بهشدت همسو با اهداف سیاست خارجی آمریکا تنظیم میشد. آنها مسیر خنثیسازی تحریمها را در افکار عمومی ایران مورد تحقیر و تمسخر قرار میدادند، اقدامی که آشکارا به نفع سیاست خارجی آمریکا در تحریم حداکثری ایران بود.
اکنون میخواهیم از منظری دیگر یک دنیای موازی بر اساس تجویزها و ایدههای مدعیان اصلاحات در ایران ترسیم کنیم. در این دنیای موازی ما الان وارد یازدهمین ماه جنگ با طالبان در افغانستان به حمایت از شیربچه پنجشیر[!] شده بودیم و مرزهای شرقی کشور متأثر از این تصمیم در ناامنی کامل به سر میبرد. در شمال کشور نیز آنطور که یکی از کارشناسان این جریان توصیه کرد به حمایت از ارمنستان علیه دولت باکو اعلام جنگ کرده و با انعقاد یک پیمان دفاعی با دولت ارمنستان اگر نه مشغول جنگ، دستکم مشغول صفآرایی نظامی در مقابل آذربایجان بودیم. در جنوب اما از نظر آنها هیچ نشانهای از تغییر رفتار عربستان سعودی وجود نداشته و احیای روابط با آنها عقبنشینی محسوب شده و طبیعتا لزومی به کاهش تنش با دولت سعودی نبود. عراق به عنوان همسایه غربی نیز با توجه به خبرسازیهای جعلی و اخبار کذبی که رسانههای منتسب به این جریان علیه آن منتشر میکنند شایسته توسعه روابط نبوده و مناسبات با این کشور همسایه نیز در حداقلیترین حالت ممکن به سر میبرد. احتیاج به ذکر این مطلب نیست که در دنیای موازی مدعیان اصلاحات، توسعه روابط با چین و روسیه نیز به عنوان یک گناه نابخشودنی هرگز شکل نمیگرفت و پس از خطای فاحش آنها در ماجرای جزایر سهگانه ایران؛ قطع کامل رابطه با چین و روسیه امری ناگریز بود. حالا شاید بپذیرید رؤیای مدعیان اصلاحات نهتنها در تجارت خارجی که در روابط با کشورهای منطقه نیز چیزی جز خودتحریمی و ویرانی برای ایران به ارمغان نمیآورد.
در جهان مدعیان اصلاحات فقط اروپا و آمریکا شایسته برقراری روابطاند حتی اگر خصمانهترین مواضع را علیه منافع ملی ایران و تمامیت ارضی آن اتخاذ و سختترین تحریمها را بر کشورمان اعمال کنند. به همین جهت در ادبیات سیاسی ایران برای اشاره به آنها و همفکرانشان از واژه «غربگرا» استفاده میشود. البته مواضع این جریان سیاسی داخل ایران اغلب فراتر از «غربگرایی» نوعی «غربزدگی» و حتی «غربپرستی» است. گاهی تشخیص میان مواضع آنها و سخنگویان وزارت خارجه دولتهای غربی کاملا غیرممکن میشود. بر این اساس ما با یک جریان سیاسی که صرفا اختلاف سلیقه و دیدگاه دارد مواجه نیستیم، ما با جریانی مواجهیم که در اکثر بزنگاههای سیاسی معاصر کشور از آشوب تیر ماه 78 گرفته تا خرداد 88 و تا آبان 98 و پاییز 1401 در کنار آمریکا و متحدان اروپاییاش ایستاده و خسارات قابل توجهی به منافع مردم ایران وارد کرده است. ما با یکی از بازوهای سیاست خارجی آمریکا در ایران مواجهیم. شاید در دیپلماسی رسمی، سفارت سوییس در تهران را حافظ منافع آمریکا در ایران بنامند اما واقعیت نشان داده حافظ منافع آمریکا در ایران همین جریان غربگرایی است که فارسی حرف میزنند اما انگلیسی فکر میکنند، آنها حاضرند منافع ملی ایران را به مسلخ ببرند.
سید محمدعماد اعرابی
.💥جنگ نرم ودشمن شناسی
به کانال خودتان بپیوندید
👇
https://eitaa.com/joinchat/1676804212C6788504d95