سيستم امنيتي رودرروساختن جامعه با نيروهاي امنيتي
انفعال يا دستبرداشتن از اقدامات مقابلهاي
مقاومتزدايي، فرار از صحنه و تسليم
القاي اختلاف بين فرماندهان عالي و فرماندهان در صحنه
القاي گسست بين جامعه و نيروهاي دفاعي- امنيتي
نخبگان ايجاد انفعال و تبديل آنان به ناظران بيطرف
ايجاد ترديد در نتيجهبخشبودن اقدامات نظام
ترديد در عقلاييبودن سياستهاي مورد پيگيري نظام
گروههاي ناراضي اجراي عمليات فعال نافرماني مدني
انجام اقدامات هماهنگ و سازمانيافته ايذايي
آمادگي براي اقدامات خشونتآميز احتمالي
نخبگان اپوزيسيون و رهبران مخالفان ايجاد ارتباط بين دشمن و گروههاي ناراضي
مديريت نيروهاي خطشكن براي فراهمكردن فضاي مطلوب جنگ نرم
فراهمكردن عناصر مديريتي لازم براي سازماندهي و هدايت صحنه
شناسايي، جذب و پرورش مخالفان داخلي
افكار جهاني و منطقهاي رضايت و همراهي در براندازي حكومت كشور مورد هدف
بيتفاوتي درباره مداخله خارجي در براندازي نظام كشور هدف
افزايش فشارهاي بينالمللي
برجستهسازي تهديد براي امنيت و صلح جهاني
تضعيف يا قطع حاميان كشور مورد هدف در سطح منطقه
ب) عرصههاي جنگ نرم
جنگ نرم در واقع جنگي تركيبي است كه مانند جنگ سخت داراي عرصهها يا ميدانهايي است كه در آن حوزهها، دشمن با جامعه و نظام مورد نظر درگير ميشود و سعي ميكند از آن طريق، حريف را تحت تأثير قرار دهد. مثلاً عرصههاي جنگ سخت ميتواند زميني، هوايي و دريايي باشد. در هريك از اين عرصهها ممكن است ميدانها يا محورهاي متعددي وجود داشته باشد، البته جنگ در هريك از اين عرصهها بنا بر وضعيت جنگ ميتواند مرتبط و مكمل عرصههاي ديگر باشد. بهعنوان مثال، عمليات زميني بهوسيله عمليات هوايي، پشتيباني و زمينهسازي شود.
عرصههاي جنگ نرم بهدليل وسعت، گستردگي و تنوع فعاليتها، متنوعتر و بسيار متفاوت است. به همين سبب در مورد عرصهها يا ابعاد جنگ نرم، الگوها و نظريات متفاوتي ابراز گرديده است. برخي مانند دسي4 (2007) و لوين5 (2008)، مدل سهبعدي مشتمل بر امور فرهنگي، سياسي و اجتماعي را پيشنهاد دادهاند. برخي ديگر از منظر روانشناسي اجتماعي، ابعاد تهديد نرم را به پنج بُعد شناختي يا ذهني، عاطفي و هيجاني، منششناختي، اجتماعي و معنوي تقسيم كردهاند. (الياسي، 1388)
دستهاي ديگر، جنگ نرم را داراي هفت حوزه ديني، فرهنگي، اقتصادي، سياسي، اجتماعي، حقوقي و عاطفي دانستهاند (شريفي، 1389، فصل چهارم، ص155-160). باقري چوكامي نيز در كتاب خود عرصههاي مديريتي، سياسي، رسانهاي و تبليغاتي، فرهنگي- اجتماعي، اقتصادي و دفاعي و امنيتي را مطرح كرده است. (باقري چوكامي، 1394، ص198-201)
بيشك دستهبنديهاي فوق تأمل و بحثبرانگيز است. بهعنوان نمونه، دسي و لوين در طبقهبنديشان به عرصههاي اصلي پرداخته، ولي عرصه مهم اقتصادي را ناديده گرفتهاند. حتي اگر جنگ اقتصادي را از دايره جنگ نرم خارج و آن را جنگ نيمهسخت بدانيم، نميتوان در جنگ نرم از تبليغات و فعاليتهاي نرم در زمينه اقتصاد غفلت كرد.
طبقهبندي الياسي هم فاقد عرصههاي سياسي، اقتصادي و نيز فرهنگي است و بيشتر بر نگرش فردي و روانشناختي تأكيد دارد، نه نگرش كلي و اجتماعي. در دستهبندي هفتگانه شريفي هم، عرصه ديني و فرهنگي و عاطفي داراي تداخل است. در مورد طبقهبندي آخر بايد گفت با آنكه اين دستهبندي منطقيتر بهنظر ميرسد، اما عرصه رسانهاي و تبليغاتي خود در درون عرصه فرهنگي است و بخشي از آن محسوب ميشود. همچنين عرصه مديريتي در همه عرصههاي ديگر مطرح است و همه آنها در سطحي از كار خود به مديريت نياز دارند.
مسئله ديگر به مسائل علمي و ساحت علم مربوط ميشود. چنانكه نويسندگان كتاب آموزش عالي، فرهنگي عامه و قدرت نرم نشان دادهاند، صحنه اصلي نبرد در سطح قدرتهايي چون آمريكا و ژاپن، متوجه حوزه مهم و حياتي انديشههاي علمي است. از اين منظر، صرف پيشگامي در توليد علم مد نظر نبوده و افزونبر آن «جهتدهي به علم»، مهم و ارزشمند ارزيابي ميشود. (ياسوشي و مك كانل، 1389، ص77)
در اين عرصه عملياتي، سمتوسوي نظريههاي علمي و افق كاربردي دانش تعيين ميشود و بر اثر آن ساير بازيگران به توليد علم در جانب مورد نظر محكوم ميشوند. اينگونه جنگ نرم، پنهانترين شيوه منازعه بهشمار ميآيد و به همين خاطر است كه برتري و سلطه جهاني در عصر آينده با بازيگراني خواهد بود كه بتوانند براي جريانهاي علمي (غايت علم) را تعريف و مشخص سازند (افتخاري و عسكري، 1390، ص19). نمونه اين را در مسائل هستهاي شاهد هستيم كه البته بيشتر براي ايرانهراسي دستاويز قرار ميگيرد.
💥ادامه دارد
جنگ نرم ودشمن شناسی
به کانال خودتان بپیوندید
👇
https://eitaa.com/joinchat/1676804212C6788504d95
💥پیام رسان بله
https://ble.ir/jangnarmvdoshmanshnasi