اسم من علی اصغر است....mp3
23.34M
آرزوی پدرم رفتن به کربلا و زیارت امام حسین(ع) بود. روزها سپری شد و بعد از ماجرای انقلاب، جنگ شروع شد. من روزبه‌روز بزرگ‌تر می‌شدم و شاهد این اتفاق‌ها بودم. مدتی بود که بابا برای آموزش‌های نظامی به مسجد محل می‌رفت و شب‌ها خیلی دیر به خانه می آمد. یک روز بابا درحالی‌که لباس پاسداری پوشیده بود، به خانه آمد و به مادر گفت می‌خواهد به جبهه برود... 🧑‍🎄جهت سفارش تبلیغ در مجموعه کانالهای بانوان و کودکان با ما در ارتباط باشید @Schoolteacher401 ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @ghesehayekoodakaneeh