مرحوم کُليني(رض) در کتاب شريف اصول کافي، اين قصّه را نقل مي‌کند که: ⭕️ حضرت عيسي(ع) با اصحاب خاصّ خود، حواريّين به يک آبادي رسيدند که ويران شده و همه چيز آن به هم ريخته و اجساد مردگان روي زمين افتاده‌بود! فرمود: معلوم مي‌شود بلايي بر اينها نازل شده که يک‌جا مرده‌اند؛ اگر تدريجاً مرده‌بودند، همديگر را دفن مي‌کردند. حواريّون از حضرت مسيح(ع) که از جملة معجزاتش اِحياي موتي، يعني زنده کردن مردگان بود، تقاضا کردند: دعا کنيد يکي از اينها زنده شود و ما را از جريان کارشان باخبر سازد که براي ما هم تنبّهي باشد. حضرت مسيح(ع) از خدا اِستيذان نمود. وحي شد که شب بالاي بلندي برو و مردگان را صدا بزن، جوابت مي‌دهند. طبق دستور، آن حضرت(ع) به‌هنگام شب، بالاي تَلّي ايستاد و گفت: يا أهلَ هذِهِ القَريَه؛ اي اهل اين آبادي! يکي جواب داد: لَبَّيک يا روحَ الله. فرمود: جريان کار شما چگونه بوده که به اين حال افتاده‌ايد؟ جواب داد: بِتنا لَيلَهً فِي العافِيَه، و أصبَحنا فِي الهاوِيَه؛ اوّل شب، با عافيت خوابيديم، صبحگاهان، خود را در جهنّم ديديم.⭕️ البتّه، جهنّم برزخي منظور است. چون برزخ هم، بهشت و جهنّم دارد، غير از بهشت و جهنّم محشري. همين که انسان نفَسش بند آمد و از دنيا جدا شد، خود را مي‌يابد در جايي افتاده که: رَوضَهٌ مِن رياضِ الجَنَّه، أو حُفرَهٌ مِن حُفَرِ النّيران؛ يا باغي از باغ‌هاي بهشت، يا گودالي از گودال‌هاي جهنّم است. در همين آية 25 نيز، دربارة قوم نوح که غرق شدند، مي‌فرمايد: «أغرِقوا، فَأدخِلوا نارا»؛ «همين‌که غرق شدند، داخل در آتش شدند»؛ از ميان آب، به ميان آتش افتادند. هم‌اکنون، رفتگان ما يا در بهشت برزخي خوش زندگي مي‌کنند، يا در جهنّم برزخي عذاب مي‌کشند.@ghjariafsane