🍁 پاییز من سلام ، دلم را ندیده ای؟ نزدیک تر بیا!!! تو چرا رنگ پریده ای؟! انگار مثل من رکب از عشق خورده ای يا زعفران به صورت نازت کشیده ای؟ اينجا بشین و تکیه بده بر سکوت من توخسته ای و تازه از این در رسیده ای بگذار تا حکایت دل را بیان کنم شايد شبیه قصه ی ما را شنیده ای روزی مسافری که قطارش ترانه بود آمد سوار قافیه های سپیده ای با خنده گفت: دختر باران! تو محشری این گونه های سرخ ز باغ که چیده ای؟ تا انتهای کوچه نگاهی غریب داشت من ماندم و تبسم بر غم تکيده ای من سالهای سال دلم را ندیده ام پاییز جان بگو تو دلم را ندیده ای؟! @gholch🌹