عشق و عرفان (قسمت سی و پنجم) شرح هفت شهر عشق عطار نیشابوری منزل پنجم: توحید ادامه... با عبور از وادی استغنا، سالک به وادی توحید میرسد، و به عین الیقین در می یابد که : که یکی هست و هیچ نیست وحده لا اله الا هو و که جهان صورت است و معنی دوست ور به معنی نظر کنی همه اوست و تا سالک بدین وادی نرسد و آن واحد بی منتها را ،که "وحدتش غیر در جهان نگذاشت "را اصل همه ذاتها و صفتها و کار ها نشناسد و به تعبیر حکیمان الهی به توحید ذاتی و صفاتی و افعالی آراسته نگردد،خواه خدا را یک گوید و یا هزار ،تفاوتی نمی کند و تا از غیر حق (مانند دروغ و فریب و تدبیر های شیطانی زید و عمرو و صلاح اندیشی نفس راحت طلب و امثال آن ) در نیل به مقصود ها یاری می جوید ،گواهیش به یکتایی معبود و یکتایی یار و یاور عین شرک است زیرا هنوز غیر می شناسد و زید و عمرو می بیند . در منزل توحید تمامی کثرت ها به وحدت بدل می شود :روزی دهنده یکی است،شادی و غم از یکجا می آید،گل و خار و شب و روز ،جنگ و صلح به یک سرچشمه باز می گردند . چنانکه در آیه زیر هم به وحدت سرچشمه حوادث ،و هم به تقدیر کلیه حوادث ،پیش از وقوع اشاره شده است: هیچ حادثه ای از آسمان یا از نفسهایتان بر شما نمی رسد مگر اینکه ما پیش از"آفریدن حادثه " آن را در کتابی نوشته ایم. (حدید 22) و یا آیات دیگر: قل کل من عنداله بگو همه از جانب خداست .(نسا 78) و یا هو الاول و الاخر و الظاهر و الباطن (حدید 29) این آیات و امثال آن دلالت بر این توحید خاص دارد که حصار محکم و قلعه امن و امان در جهان همین تحقق لا اله الا الله در جان سالک است ،اما بهره عامیان از توحید جز همان ظاهر کلمات نیست که تنها خبری از حصن حصین شنیده اند یا از دور نظری بدان افکنده اند . ادامه دارد... التماس دعا صادقزاده