بسم الله الرحمن الرحیم چرا کارهایمان سامان نمی‌یابد؟ (۲) همین که صبح و شام فکرمان مشغول پرداخت قسط و پاس کردن چک و مدیریت کارمندان و تمییزکردن منزل و تعمیر ماشین و گرفتن نمره قبولی و غیره است یعنی دنیا بزرگترین هم و غم ماست. این روایت نمی‌فرماید عملی انجام نده یا تنبلی کن یا برای دنیا تلاش نکن یا خانه‌ات را تمییز نکن یا درست را نخوان. این روایت با دلت کار دارد نه با اعمالت. حتما تا جایی که در توان داریم و وظیفه‌ است باید تلاش کنیم اما وقتی صبح را به شب می‌رسانیم و دغدغه‌مان این امور است اما یکبار از خود نمی‌پرسیم امروز چرا عصبانی شدم یا چرا از تشر رئیسم ترسیدم یا چرا در نمازم آن‌گونه که باید حواسم جمع نبود یا چرا فلانی را زود قضاوت کردم، یعنی بزرگترین هم ما آخرت نیست بلکه دنیاست. از بیرون به خودمان نگاه کنیم. به دلمان. ببینیم از صبح تا شب دغدغه‌اش چیست. از بودن چه چیزی خوشحال می‌شود از نبود چه چیزی به هم می‌ریزد. چرا فکر نمی‌کنیم افرادی مراحل بالای ایمان را دارند به طوری که اگر دنیا به ایشان رو کند و به بالاترین مقامات دنیایی و مادی برسند یا دنیا به آن‌ها پشت کند و دچار انواع فقر و بلا شوند برایشان تفاوتی ندارد؛ اما ما با مویزی گرمی‌مان می‌شود و با غوره‌ای سردی. وقتی برایمان مهم نیست که نماز دیروز و امروز و فردایمان یکجور است ولی اگر چند میلیون ضرر مالی کنیم چند روز غصه می‌خوریم یا اگر درسی را بیفتیم یا اگر خشی به ماشین نو مان بیفتد به هم می‌ریزیم یعنی بزرگترین هم و غم و دغدغه ما دنیاست. مخاطب این روایت مومنین هستند نه کافرین. مومنینی که چه بسا اهل بهشت باشند اما هنوز دنیا در دلشان بزرگ است. هنوز صبح که برمی‌خیزند به جای اینکه به فکر خودشان باشند دغدغه‌شان همین امور روزمره زندگی است. اهل مکاشفه‌ای به شاگردش فرمود چرا در دلت طناب می‌بینم. گفت لباسم را شسته‌ام اما طناب پیدا نکردم که آن را پهن کنم. فرمود دنبال طناب بگرد اما چرا دلت را مشغول کردی. حکایت ما این است. چه کم‌اند افرادی که قرآن آن‌ها را تکریم می‌کند. افرادی که تجارت و اشتغال به دنیا آن‌ها را از ذکر خدا باز نمی‌دارد. «في‏ بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَ يُذْكَرَ فيهَا اسْمُهُ يُسَبِّحُ لَهُ فيها بِالْغُدُوِّ وَ الْآصالِ رِجالٌ لا تُلْهيهِمْ تِجارَةٌ وَ لا بَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَ إِقامِ الصَّلاةِ وَ إيتاءِ الزَّكاةِ يَخافُونَ يَوْماً تَتَقَلَّبُ فيهِ الْقُلُوبُ وَ الْأَبْصارُ» (نور/36-37) ترجمه: [این نور خدا] در خانه‌‏هايى است كه خدا رخصت داده كه [قدر و منزلت‏] آنها رفعت يابد و نامش در آنها ياد شود. در آن [خانه‏] ها هر بامداد و شامگاه او را نيايش می كنند مردانى كه نه تجارت و نه داد و ستدى، آنان را از ياد خدا و برپا داشتن نماز و دادن زكات، به خود مشغول نمى‏دارد، و از روزى كه دلها و ديده‏ها در آن زير و رو مى‏شود می هراسند. 🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻 @ghorbani_hamedani