در سوگ پدر وناگه چشم بگشودم ،پدر از دار دنیا رفت وداعی تلخ در باران،ولی بسیار زیبا رفت دبستان یادمان دادند با با آب،بابا نان میان سفره آب ونان ،ولی از سفره بابا رفت دلم تنگ است وهر شب غرق بارانست چشمانم هوای خانه مان ابری ،دم گرم مسیحا رفت صفا پَر، دلخوشی پَر،چشممان تَر، وای از دنیا رفیقم، مونسم ،پشت وپناهم پیر شیدا رفت غریب وآشنا گریید و باران روز وشب باریید شهیر لطف واحسان وکرم از خانه ی ما رفت شدم دیوانه عکسش که می خندد به این دنیا و "کل ومن علیها فان"،خدائی زود اما رفت حسینی بود و بر دوشش محرم بیرق مولا زیارتنامه اش را خوانده بود از دار دنیا رفت @gida13