بار دیگر پنجه اهریمنان
شد بلند از دامن تردامنان
بار دیگر عده ای بیعت شکن
دشمنان جانی دین و وطن
راه را گم کرده یا که رهزنند
بازهم ساز مخالف می زنند
باردیگر اهل فحشا و فساد
اهل بغی و اهل بغض اهل عناد
هرکجا نقش خیانت می کشند
تیغ بر روی ولایت می کشند
باز هم لطف خدا اعجاز کرد
مشت اینان را به هر جا باز کرد
کاسه صبر وطن لبریز شد
آتش خشم جماعت تیز شد
ما مگر مُردیم این نامردها
این گروه هرزه و ولگردها
مادران را چادر از سر برکشند
نار کین بر مسجد و منبر کشند
شد بلند از هر کرانه شور و شین
یا محمد ، یاعلی و یا حسین
هان بگو آن خصم وهم انگیز را
چشم خود وا کن ببین تبریز را
شهر تبریز این دیار مرد خیز
پور پاک آیین ایران عزیز
دست کی بر می کشد از انقلاب
بانوان با وقارش از حجاب
ما بسی سرو و اقاقی داده ایم
نوجوانی چون اوجاقی داده ایم
با ولی خویش پیمان بسته ایم
عهد خود با رشته جان بسته ایم
جان فدای راه جانان می کنیم
خواب دشمن را پریشان می کنیم
علی شهودی
جمعه ۱ مهر ۱۴۰۱
🆔
@Gilan_Press