یک روز غیرعادی دیگر برای یک طلبه :
❎امروز صبح با تمام وجودم شکستم وقتی دیدم خانومی با بچه ی دو ماهه خود ساعت نه صبح آمده جلوی درب اداره ی راه و شهرسازی و تا ساعت سه همانطور آنجا بود 😔
❎امروز صبح با تمام وجودم شکستم وقتی یک آقا با همسرش و دو پسر و دخترش که سه قلو بودند از ساعت نه صبح نشسته بودند در سالن شهرسازی شاید جوابی بگیرند برای سوالات و دردهایشان و بعد صحبت های نماینده شهرسازی ساعت سه ظهر نا امید از جلسه خارج شدند و گفتند حاج آقا جوابی ندادند و ما ماندیم و ماهی چهار میلیون اجاره و صاحب خانه هایی که بخاطر سه فرزند به ما خانه اجاره نمیدهند 😔
❎امروز صبح با تمام وجودم شکستم وقتی یک خانوم جوان فریاد میزد من ندااااررم من در خانه ای زندگی میکنم که حیوان هم در آنجا زندگی نمیکند ولی برای مسکن ملی تمام پیش پولم را داده ام و به قدری فریاد زد تا از حال رفت و با اورژانس راهی بیمارستان ولیعصر شد و دوست داشتم آن لحظه بمیرم و ناموس خود را آنگونه در زمین نبینم 😔
❎امروز صبح با تمام وجودم شکستم وقتی پسر شش ساله بنر به دست فریاد میزد هیهات من الذله و نگاهش به پدر و مادرش بود که گویی برای حق شما فریاد میزنم و حمایتتان میکنم 😔
✅اما چرا باید تمام این اتفاقات بیافتد ؟؟
✅چرا نباید یک مسکن که اولین و مهم ترین نیاز مردم است خیلی سریع تر از این ها آماده شود که مردم اینقدر متحمل فشار تورم نشوند ؟؟
✅تا کی مردم تاوان کندی کار پیمانکاران را تحمل کنند ؟؟
✅تا کی مردم تاوان سؤ مدیریت اداره ی راه و شهر سازی را بدهند ؟؟
✅تا کی عدم شفافیت ؟؟
امروز صبح با تمام وجودم شکستم .....
لینک کانال سعید ایزدراد
https://eitaa.com/ezadrad
🌹🔹🌹🔹🌹🔹🌹
┅✿💠❀🇮🇷❀💠✿┅┅
@gofteman_engelabi