هزار بار رساندم به هر طریق سلامی نمی‌رسد ز تو اما نه قاصدی نه پیامی کجای این شب غمگین نشسته‌ای به تماشا بدون اینکه بگویی به اهلِ شهر، کلامی چه رازهای مگویی چه عطرِ خاطره‌گویی هنوز می‌رسد از شیشه‌ای غمی به مشامی نگاه کردن و از دیدن تو دست کشیدن عجب حلالِ حرامی... عجب حلالِ حرامی فراق با همه تنهایی‌اش اگرچه به سر شد وصال با همه زیبایی‌اش نداشت دوامی به این امید که روزی به سوی خانه بیایی دوباره آینه‌ای را گذاشتم لبِ بامی @golchine_sher