گرمی لبخند از آواز بنان برداشته
چشم از فیروزههای اصفهان برداشته
حس معصوم نگاه غرق در اعجاز را
از دعاهای مفاتیح الجنان برداشته
بعدها هرکس بخواند نقلی از زیباییش
از غزلهای من آتش به جان برداشته
عشق مدتهاست این روح سراسر درد را
برده بر بام جنون و نردبان برداشته
فکر کن گنجشک باشی و ببینی گردباد
جفت معصوم تو را از آشیان برداشته
بشکند دستش گلم هرکس تو را از من گرفت
کیسه ی باروت از ستارخان برداشته
#حامد_عسكری@golchine_sher