ما حادثهای بی ثمر و فاجعه باریم
ابریم که باید همه عمر بباریم
آیینه، ولی یکسره خاکستری و محو
یک واقعه گمشده، در پشتِ غباریم
فرزانگی و حوصله، تقدیر من و توست
باید همه ثانیهها را بشماریم
بسیار عزیزند، مگر خاطره ها را
در گوشه دفترچه خود جا بگذاریم
یک عمر دریغ است سرانجام من و تو
انگار که صد سال ز هم فاصله داریم
تردید! همین یک کلمه مشکل ما بود
ای کاش که میشد به یقین دست برآریم
شاید شب تشویش، عطشکامی خود را
تا صبح، به آرامش باران بسپاریم
#سهیل_محمودی
@golchine_sher