در بند بود همت مردان روزگار قبل از تو ای طلیعه ی مردان با وقار سوز هوای سرد زمستان گرفته بود از باغ های ما ثمرهای بی شمار تو باغبان شدی که بهاران رسد ز راه منصور حق شدی به غزل های سر به دار نازل شده دوباره به شوق قیام تو والشمس و فجر و تین و علق هود و انفطار نمرود رفت هیبت فرعون شکسته شد دنیا رسید با تو به آغوش انتظار خرداد فصل کوچ شد بعد آن غروب آئینه ها شدند ز داغت پر از غبار تاریخ تو نوشت چنین بر دل زمان از ظلم خالی است تن سبز این دیار @golchine_sher