. السلام علیک یا اباصالح ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ باز امشب بر سر شوق آمدم با نگاهی بر سر ذوق آمدم بر سر شوق آمدم مستی کنم سینه را فارغ از این هستی کنم نام دلبر بیقرارم کرده است عطر ناب او خمارم کرده است کار دل شد عاشقی با نام او مرغ دل جا کرده روی بام او من کی‌ام؟ بندی زنجیر غمش من کی‌ام محتاج عیسایی دمش من کی‌ام؟ بی دست و پایی مفلسم در حریم پاک او خار و خسم من کی‌ام؟ در بند غفلت‌ها اسیر استعینی یا حبیبی یا مجیر من کی‌ام؟ با نام دلبر سوخته در فراقش جان و دل افروخته کیستی ای رمز تطهیر دلم؟ کیستس ای بند و زنجیر دلم؟ کیستی ای آیه شمس الضحی؟ کیستی ای شرح آیات خدا؟ کیستی ای انقلاب آخرین؟ کیستی ای آخرین آقاترین؟ کیستی ای سر طوفان دلم؟ کیستی ای مهر تو آب و گلم؟ کیستی ای در غیابت آشکار؟ کیستی ای انهنای ذوالفقار؟ کیستی ای مقتدای قافله؟ عالمی با یاد تو در ولوله کیستی ای وارث درد غدیر؟ باغ دل از دوری رویت کویر کیستی امید پنهان همه؟ کیستی ای انتظار فاطمه؟ کیستی ای آرزوی کربلا؟ ناحیه خوان غروب پر بلا کیستی ای وارث ختم رسل؟ کیستی ای مصلح و منجی کل؟ جمعه‌هامان بی تو تاریکند و سرد جان زهرا جان زهرا بازگرد ای تجلای امیرالمؤمنین کیستی ای آرزوی متقین؟ کیستی ای مصحف عشق و امید مهربان، مانند آن یاس سپید ای حدیث و داستان عاشقی ای نوای بیکران عاشقی ای امیر با صفا و محترم چون امام مجتبی صاحب کرم ای قلوب عاشقان در پنجه‌ات لطف حق می‌ریزد از سرپنجه‌ات ای نوای قلب بیمارم بیا آرزویم گنج اسرارم بیا بی تو می‌سوزم ز هجران زود باش ای امیر اهل عرفان زود باش واقف از اسرار و غمهای همه آگه از غم‌نامه‌های فاطمه با خبر از غربت و دلواپسی با خبر از کوچه‌های بی کسی ای پناه بی پناهان بازگرد دلبر شب زنده‌داران بازگرد ای پناه جبهه‌ها یابن الحسن همدم رزمنده‌ها یابن الحسن کربلای پنج می‌خواند تو را غرش اروند می‌خواند تو را از شلمچه تا طلائیه همه کاظمین و کربلا و علقمه از زمین تا عرش می‌گوید بیا از فلک تا رفش می‌گوید بیا دست من دامان تو دارد نیاز ای امیر مهربان با من بساز مستمند لطف و احسان توام یابن زهرا من غزلخوان توام من صدایت می‌کنم از عمق جان جان جانان جهان، ما را بخوان ✍ .