بسم الله 🛎 *غرب وحشی* حکایت فحاشی را شنیده اید حتما. رئیس جمهور کشور متمدن آمریکا! سرزمین فرصتها! همان‌جا که قبله آمال خیلی از تازه به دوران رسیده‌ها است. 🔰حکایت و برای من تمثیلی است از چنین نمایی: لات بی چاک و دهن و گردن کلفتی را تصور کنید در محله‌ای که سرِ گذر می‌ایستد و عربده می‌کشد و مردم بیچاره هم پیش خودشان از او می‌ترسند و چیزی نمی‌گویند. در دل، فحش و لعنت نثارش می‌کنند ولی در عمل کاری نمی‌کنند. یعنی جرات نمی‌کنند. بندگان خدا دارند زندگی می‌کنند با خانواده هایشان، با دختر و پسر جوانشان‌. آبرو دارند به هرحال. حتی مجبورند حق و حسابش را هم‌ بدهند. گردنش کلفت است دیگر. زور می‌گوید و کاری هم از کسی بر نمی‌آید. اوضاع به همین منوال است تا جوانی قبراق و سرزنده و شجاع و اهل مشتی گری پیدا می‌شود و حق و حساب آن لات گردن کلفت را نمی‌دهد. از او اصرار و شاخ بازی، و از آن جوان هم نترسی و مردانگی و اعتماد به نفس. مردم‌ محل هم که قصه را به نظاره نشسته اند، در دلشان این جوان را تحسین می‌کنند ولی هنوز جرات بیان ندارند. خدا را شکر می‌کنند و مرحبا گویان از کنار جوان می‌گذرند. کم‌کم در محله و بین جوانترها حرف می‌شود که دیدید فلانی چطور جلوی فلانی درآمد؟! دمش گرم. و کم‌کم خودشان هم‌ تصمیم می‌گیرند که جلویش در بیایند. البته بزرگترها تصمیم جوانترها را به صلاح نمی‌دانند. ولی جوان‌ها شور دیگری دارند اصولا. لاتِ بی چاک و دهنِ سرِ گذر تهدید می‌کند و ضرب شستی هم به یکی دو نفر نشان می‌دهد. جوان نترس اول دوباره می‌آید و صدایش را برای لات بالا می‌برد و جلو چشم همه سیلی‌ای نثار لات می‌کند. لات بی چاک و دهن کم می‌آورد، هیمنه اش شکسته است، می‌داند باید کم کم جمع کند و از محله برود. حنایش دیگر برای اهل محل رنگ ندارد و کسی حق و حسابش را نمی‌دهد. ناگزیر شروع می‌کند فحشهای چارواداری و رکیک می‌دهد. فحش می‌دهد و داد و بیداد کنان کم‌کم بساطش را جمع می‌کند و می‌رود. مهم نیست. می‌داند که باید برود. حضرت در اردیبهشت ۶۹ فرمودند: بیش از آنکه نان قدرتش را بخورد، نان ابّهتش را می‌خورد. من از شنیدن فحش زشت ترامپ به ناراحت و متعجب نشدم. همین است دیگر، کم آورده است. چه کند؟! جز فحش دادن چه از دستش بر می‌آید؟! . . از دستش جز فحش نمی‌آید. این وسط فقط برای بیچاره هایی دلم‌ می‌سوزد که روی اسب باخته شرط بندی کرده و می‌کنند. برای بیچاره هایی که نمی‌دانم‌ با کدام‌ آب و صابون‌ باید دست رو بشویند و از دلدادگی‌شان به این تجسم‌ زشتی و پلشتی خجالت بکشند. دلم‌ برای می‌سوزد و مشتی و غرب پرست که فکر می‌کنند غرب مهد تمدن است... طفلکی ها. تمت. یاعلی ۲۵ دیماه ۱۳۹۸/تاملات 🇮🇷به گلچین سیاسی بپیوندید http://eitaa.com/joinchat/3110141958Ccdcfc01422