نمی خواهم کسی عاشقم باشد...! می خواهم مرا به حدِ معمولی بخواهد آنقدر که بعدِ من،من را در کسی جستجو نکند زندگیَش در نبودنم تباه نشود می خواهم هیچگاه دلتنگم نباشد آخر می دانم دردِ دلتنگی سرآغازِ تمامِ دردهاست می خواهم نداند بی قراری چیست انتظار، دل کندن، حسرت... من خود معنیِ تمامِ این ها را می دانم معنیِ شبهای بارانی را کوچه های بی نهایت را اضطرابِ دیدنش را بوی عطرِ همیشگی اش را خنده های بی مثالش