نکته تفسیری صفحه ۵۷۸:
راه و بیراهه:
اگر از ما بخواهند که چند ویژگیِ اصلی انسان را بیان کنیم، همه ی ما «اختیار» را حتماً جزء آنها نام خواهیم برد. اختیار، ویژگی جدانشدنی انسان از اوست، و همین صفت است که او را از دیگر جانداران جدا کرده، شایسته ی ستایش یا سرزنش می کند. ما هیچگاه به زنبور برای درست کردن عسل یا به گاو برای ساختن شیر «آفرین» نمی گوییم؛ ولی یک انسان را برای یک اختراعِ مفید تحسین می کنیم. علّت این مطلب، روشن است؛ زیرا زنبور و گاو، هیچ اختیاری در ساختن عسل یا شیر ندارند و بدون اینکه خود بخواهند و تنها بنا بر آفرینش خدای بزرگ، عسل و شیر می سازند؛ ولی یک انسان، با اختیار خود و تحمّل رنج های فراوان، به یک اختراع بزرگ دست می یابد. همچنین ما هیچگاه یک شیر را برای کشتن و دریدنِ یک آهو سرزنش نمی کنیم؛ ولی انسانی را برای سیلی زدن ناروا به گوش یک نفر یا کندنِ بی علت یک درخت سرزنش می کنیم؛ زیرا شیر، به فرمان غریزه و بدون فکر و عقل، آهو را می کُشد؛ ولی انسان، دارای عقل و فکر و شعور است و رفتار و کردارش را خودش رقم می زند. منشأ وجود دادگاهها و کیفرهای گوناگون نیز «اختیار» انسان است.
حال اگر انسان مختار بدون هیچ برنامه و هدفی در دنیا قرار می گرفت، چه اتّفاقی می افتاد؛ چه اینکه هم انسان، خواسته ها و امیال گوناگونی دارد و هم امکاناتِ روی زمین محدود است؟ از همه ی اینها مهم تر اینکه دنیا، نخستین مرحله ی زندگی انسان است و پس از آن، مراحل بسیار بزرگتری پیش روی انسان قرار دارد. به راستی آیا ممکن است خدای حکیم، انسان را در چنین وضعی به حال خود رها کند؟ بی شک اگر چنین اعتقادی داشته باشیم، حکمتِ خدا را انکار کرده ایم. از این رو خداوند با فرستادن پیامبران، برنامه ی زندگی انسانها را به آنان نشان داده و راه صحیح زندگی را برایشان مشخّص کرده است؛ راهی که فرجام آن، بهشت است؛ جایی که اختیار انسان به طور کامل شکوفا می شود و انسان هر چه بخواهد، در اختیارش قرار می گیرد؛ نعمت هایی که حقیقت آن توصیف شدنی نیست و آیات 5 تا 22 همین سوره، گوشه ای از آنها را برای ما توضیح داده اند. همچنین پیامبران، از سوی خدا، راههای انحرافی را به ما نشان داده اند؛ راههایی که فرجام آنها دوزخ است؛ جایی که به فرمودهی آیه ی 4 همین سوره، ساکنانش در غل و زنجیر و آتش سوزان قرار دارند. آری، دین خدا، راهی به سرای آزادی و خوشبختی است، و راههای دیگر، بیراهه هایی به سوی سرای اسارت و بدبختی هستند. اکنون ماییم و دوراهی سعادت و شقاوت که می توانیم با قدم گذاشتن در راه هدایت، شکر آن را به جای آوریم، یا با حرکت در بیراهه های گمراهی، از ناسپاسانِ نعمتِ هدایت باشیم.