نکته تفسیری صفحه ۹۰: از خداست یا از خودمان؟: تمام موجودات روی زمین، در دنیای خود، خوبی­ ها و بدی­ هایی را تصوّر می­ کنند. مثلاً از نظر یک شیر درنده، کشتن و خوردن یک آهوی جوان، حادثه​ ی بسیار خوب و شیرینی محسوب می­ شود؛ در حالی که از نظر آهو، از این اتفاق بدتر وجود ندارد. ما انسان­ها نیز بی آن​که اختیاری داشته باشیم، دچار حوادثی می­ شویم که از نظر ما خوب یا بد هستند. بریدن سر یک گوسفند و خوردن گوشت او، از نظر ما یک حادثه​ ی خوب، و گزیده شدن توسّط یک عقرب، حادثه­ ای بد محسوب می­ شود. این حوادث و اتّفاقات، اموری​ست که در نظام هستی قرار داده شده و بی آن­که ما در به وجود آمدن آن​ها اختیاری داشته باشیم، با گردش روزگار پدید می­ آید. روشن است که آفریننده​ ی این امور، پروردگار جهان است و اوست که بنا بر مصلحت و حکمت والای خویش، چرخ هستی را چنان که باید و شاید، می­ چرخاند. این گروه از خوبی­ ها و بدی­ ها، نخستین گروه از خوبی­ ها و بدی­ ها هستند که ما در پدید آمدن آن​ها اختیاری نداریم. در جهان امّا حوادث و چیزهای خوب و بدی وجود دارد که با اختیار انسان­ها پدید می­آید. نجات انسان­های دیگر از مرگ، آموزش علوم و دانش به دیگران، مهربانی کردن به هم​نوع و...، امور خوبی​ است که انسان­ها در زندگی خود ایجاد می­ کنند و از پاداش خوب آن نیز در زندگی دنیا و آخرت خود بهره­ مند می­ شوند. در مقابل، کشتار و خون​ریزی، ظلم و تجاوز، خیانت و پیمان­ شکنی، و...، کارهایی​ است که انسان­ها در جامعه​ ی خود ایجاد می​ کنند و کیفر آن را هم در این زندگی و زندگی پس از مرگ می​ چشند. این گروه از خوبی­ ها و بدی­ ها، دوّمین گروه از خوبی­ ها و بدی­ های جهان هستند که انسان­ها در به وجود آمدن آن​ها نقش دارند. اگر­چه کارهای خوب انسان­ها در گروه دوم، از جهتی به خود آن​ها مربوط می­ شود، با نگاهی عمیق­ تر در می­ یابیم که علّت اصلی آن​ها، لطف و مهربانی خداست؛ زیرا روحیه​ ی مهربانی، علاقه​ ی به هم­ نوع، محبّت و توان فکری و جسمی برای حل مشکلات، همگی نعمت­های خداست که در وجود انسان­ ها نهفته شده است و اگر خدا آن را در انسان قرار نمی­ داد، بی­ شک او به کارهای خوب و شایسته دست نمی­ زد. بنابراین، انجام کارهای پسندیده و دیدن و چشیدن نتیجه­ ی خوب آن​ها، از لطف و مهربانی خداست که به انسان­ها عنایت شده است؛ ولی منشأ کارهای زشت و بد انسان­ها، خودخواهی، لذّت­ جویی و توجّه به اغراض شخصی​ است. این کارهای بد، نتایج بد و ناپسندی دارد که انسان­ها را گرفتار می­ کند. بی­ شک این کارها و نتایج شوم آن​ها، به خدای بزرگ ربطی ندارد، و بالعکس، به سبب بی­ توجّهی به فرمان خدا ایجاد شده است. این دو آیه، به این دو گروه از خوبی­ ها و    بدی­ های جهان اشاره می­ کند و توضیح می­ دهد که خوبی­ ها و بدی­ ها در گروه اول، از اختیار انسان­ها خارج است و مربوط به خدا می­ شود؛ ولی در گروه دوّم، منشأ خوبی­ ها، خدای بزرگ و مهربان است، و سبب بدی­ ها، خود انسان­ها هستند که با بی­ توجّهی به خواست خدا، خود را گرفتار می­ کنند. [1] [1] - در نگارش این متن به تفسیر الکاشف و علی­ بن ابراهیم قمی توجه شده است.