🌷نکته تفسیری صفحه ۲۲۱🌷
ارمغان دین برای دنیا و آخرت:
دنیا و آخرت، دو مرحله از مراحل زندگی هستند كه هر انسانی باید از آنها عبور كند. برخی از افراد ساده اندیش خیال می كنند كه زندگی انسان در دنیا با زندگی او در آخرت هیچ ارتباطی ندارد و سعادت و خوشبختی در هر یك از این دو زندگی، اصول و مقررّات كاملاً جداگانه ای دارد؛ بنابراین برای راحت دنیا باید بر اساس تفكّر دنیاپرستان زندگی كرد، و برای آسایش آخرت، بر اساس راه و رسم دینداران! همچنین از لذّت ها و خوشی های دنیا باید به هر نحو ممكن بهره برد، و در كنار آن، گاهی هم با خدا راز و نیاز و نیایش کرد. آنان غافل اند از اینكه دنیا و آخرت، كاملاً به هم مرتبط اند، و درست زیستن در دنیا، مایه ی زندگی خوب آخرت می شود، و سعی و تلاش برای به دست آوردن پاداش های اُخروی نیز باعث به وجود آمدن زندگی مناسب در همین دنیا خواهد شد. این حقیقتی است كه قرآن كریم بارها به آن اشاره كرده و بیان فرموده كه ایمان و انجام كارهای شایسته، موجب آبادانی دنیا می شود، و كفر و گناه، بدبختی و فلاكت در پی می آورد.
بر اساس این آیات، پرستش خدای یكتا، پذیرش نبوّت پیامبر و وعده ی او در مورد بهشت و دوزخ، خواستن آمرزش و بخشش از خدای مهربان، و بازگشت از اشتباهات و گناهان گذشته، و توبه به درگاه او، علاوه بر نجات و سعادت انسان در آخرت، باعث سعادت و آبادانی دنیای انسان می شود و دو لطف بزرگ را در همین جهان برای او ارمغان می آورد: نخست، زندگی شیرین و دلچسب همراه با آرامش روحی است(یُمَتِّعكُم مَتاعاً حَسَنًا). آرامشی كه یاد خدای یكتا در زندگی فردی انسان ایجاد می كند، او را از انواع و اقسام ترس ها و وحشت مهربانی های بی اساس رها کرده، به لطف و یاری منبع علم و قدرت هستی امیدوار می کند؛ همچنین به جامعه ی انسان ها آرامش می¬بخشد و آن را از پلیدی ظلم و ناامنی پاك می كند و عدالت و امنیت را برای مردم ارمغان می آورد و نعمت های خدا را از آسمان و زمین برای دوستان خدا سرازیر می کند. دوّمین لطف دین، برقراری عدالت در جامعه است؛ نعمتی كه بشر در هر دوره و زمانی، از نبود آن رنج برده و با تمام وجود، تشنه ی آن است. دین، حقِ هر حقداری را به او می رساند و به هر كس به اندازه ی شایستگی و ارزش او بها می دهد (وَ یُؤتِ كُلَّ ذی فَضلٍ فَضلَه)؛ بر خلاف جامعه های بی ایمان كه بر اساس امور بیهوده، بین طبقات جامعه فاصله ایجاد می كنند، و گروه اندكی بناحق از بیشترین امكانات جامعه بهره مند می شود. البتّه به یاد داشته باشیم كه این نعمت-ها، با دینداری حقیقی به دست می آید؛ نه ادّعای دینداری، و اگر ما در بسیاری از كشورهای اسلامی، اثری از ارمغان های دین نمی یابیم، باید در دین داری مردم شك كنیم، نه در حقّانیت دینشان.