*🔴روایت اردشیر زاهدی، از روزهایی که محمدرضاشاه از ایران خارج شده بود* *🔹زاهدی در خاطراتش مینویسد: آقای هِنری كيسينجر وزير امور خارجه سابق آمريكا از افراد وفاداری بود كه تقريباً هر روز به شاه در دو نوبت تلفن ميكرد.* *🔹يك روز كه من در كنار اعليحضرت بودم و كيسينجر تلفن كرد شاه به او گفت: «اكنون متوجه شده‌ام كه آمريكاييها مردمی ناسپاس و نامرد هستند، من تمام عمرم را در خدمت به ايالات متحده آمريكا گذراندم و اكنون آمريكا حتی اجازه نميدهد در يكی از بيمارستان‌های آن كشور بستری شوم...»* *🔹شاه به كيسينجر گفت: «من دير متوجه خوب و بد شدم، اي كاش ميشد تاريخ يك بار ديگر تكرار شود تا به جبران يك عمر دوستی با شما به دشمنی با شما برخيزم!»* *🔹او به كيسينجر گفت: «آمريكاييها بايد تعصب در دوستی را از شوروی‌ها ياد بگيرند، كه چطور مسكو برای حمايت از دوستانش حتی دست به لشكركشی ميزند.* *🔹هِنری كيسينجر از اعضای بلندپايه حزب جمهوری‌خواه آمريكا و وزير خارجه اسبق ايالات متحده از دوستان نزديك شاه و از مردان متنفذ آمريكا بود كه به ويژه تحت حمايت يهوديان با نفوذ آمريكا قرار داشت.* *🔹كيسينجر در اين مكالمه تلفنی قول داد تا راه ورود شاه به آمريكا را هموار كند. عمده ثروت و داراييهای اعليحضرت و اعضای خانواده پهلوی در آمريكا بود و شاه مايل بود خودش هم به آمريكا برود تا بتواند از قدرت اقتصادی‌اش بهره‌برداری نمايد.* *🔹شاه از برخورد آمريكاييها مبهوت و گيج شده بود. طبق مقررات اداره مهاجرت آمريكا هر خارجي كه يك ميليون دلار سرمايه وارد آمريكا كند ميتواند بدون رواديد وارد آمريكا شود و در آنجا اجازه اقامت خارج از نوبت دريافت كند؛ در حالی كه اعليحضرت ميلياردها دلار دارايی منقول و غيرمنقول در آمريكا داشت و حالا ايشان را به آمريكا راه نميدادند.* *🔹اعليحضرت كه از برخورد آمريكا فوق‌العاده عصبانی بود به كيسينجر گفت: «مسلماً سرنوشت من درس عبرتی برای رهبران ممالك خاورميانه و ساير كشورها خواهد بود كه منبعد به ايالات متحده دل نبندند و نسبت به حمايت آن كشور مطمئن نباشند.»* @golpabasir