🥀 داستان روزانه هر روز یک قسمت🥀
#براساس_زندگینامه_شهید_غلامعلی_دست_بالا*
#نویسنده_بیژن_کیا*
#قسمت_سوم
غلامعلی و دوستانش همانجا درس میخواندند تکلیف هایشان را انجام میدادند و گاهی هم به وقت نماز همراه سایرین به جماعت نماز می خواندند.
_پسر جون برو صف آخر نماز! نماز بلد نیستی. برو صف آخر وایسا نماز بقیه را خراب نکن.
_آخه من بلدم
_راست میگی؟! احسنت
کی بود که حس حال مسجد تغییر کرده بود به آتش زیر خاکستر می مانست. وقت قرآن علی و همکلاسیهایش وارد مسجد می شدند ،می دیدند عدهای در راهروهای اصلی جمع شده و دارند درباره مسائلی پچ پچ میکند.
یک روز از هنگامی که غلامعلی به راهروی ورودی مسجد قدم گذاشت، عدهای را دید که داشتند چیزی را که روی دیوار نصب شده بود ،می خواندند.به خاطر فشردگی مردم غلامعلی چیزی نمی دید، اما صحبت هایشان را می توانست بشنود.
_این حرف ها آخر و عاقبت نداره..
_ها کاکو سیاست پدر و مادر نداره که..
_دروغ که نگفته ..حرف حق زده...
_یعنی از کاشانی و مصدق بالاتره؟!..
_ها... فکر کردن با دو تا اعلامیه میتونن روبروی حکومت وایسن...
_سید آل پیغمبره ..حرفش حقه..
_حق یا ناحق چه فرق میکنه؟!
_همش خیال خام... نمیشه با اینا در افتاد..
_زبان سرخ سر سبز میدهد بر باد...
_مگه آدم هر حرفی باید بزنه...
_این مملکت قانون داره.. آجان و امنیه داره... زندان و بگیر و ببند داره...
_عاقبت این حرفا زندان اعدام و اعدامه...
_منم که میگم این سید نمیتونه کاری از پیش ببره.
_ای آقو کارش درسته خدا هم پشت و پناهشه..
کسی از انتهای کوچه که به مسجد می رسید داد زد :«دارن میان آجان.. آجان...»
یکی دیگر داد زد :«مامورا اومدن »
مردم به سرعت پراکنده شده هر کسی از سمتی رفت. اما غلامعلی انگار قدرت حرکت را از دست داده بود .چشم از کاغذ روی دیوار بر نمی داشت این کلمات انگار او را مجذوب کرده بودند..
«زنده باشند مردمان مجاهد و عزیز تبریز ،که با نهضت عظیم خود مشت بر دهان یاوه گویانی زدند که با بوق های تبلیغاتی،انقلاب خونین استعمار را که ملت شریف ایران با آن صد درصد مخالف است،انقلاب شاه و ملت می خوانند. من به شما اهالی معظم آذربایجان نوید میدهم. نوید پیروزی نهایی. آذربایجانیها بودید که در صدر مشروطیت، برای کوبیدن استبداد و خاتمه دادن به خود کامگی سلاطین خود به پا خاستید و فداکاری کردید. اهالی معظم بعدی در آذربایجان بدانند که در این راه تنها نیستند. همه در بیزاری از دودمان پهلوی شریک شمایند. امروز شعار ها در کوچه و برزن مرگ بر شاه است . من از عدد مقتولین اطلاعی ندارم اما از بوق های تبلیغاتی معلوم میشود که جنایت ها بیش از تصور ماست .با این وصف شاه افراد پلیس را که به قتل عام دلخواه او دست نزده اند به محاکمه می خواهد بکشد..»
_این جا چه غلطی می کنی ؟! هان...
#ادامه_دارد
http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
•┈┈••✾❀🍃♥️🍃❀✾••┈┈•*