شهیدتاسوعا...
ما به رسم هر ساله در روز تاسوعا نذر مے پزیم و بانے آن حسین بود .
تمام وسایلهاے نذرے را خرید. سپس لباسهایش را در ساک گذاشت. از زیر قرآن ردش کردم و آب پشت سرش ریختم.
سوم محرم زنگ زد .
گفتم: مادر ڪے میاے ؟ گفت: روز تاسوعا خانه هستم .
روز تاسوعا شد و ما طبق روال هر ساله، در آشپز خانه حسینه نذر را بار گذاشتیم. در حین پختن نذری بودیم. هر ڪھ می آمد مے پرسید حسین ڪجاست؟ و در جواب مےگفتم: زنگ زدم گوشیش خاموشه حتما توی راهه...
بعد از مراسم دیدم پسرم حسن گریه مےڪند. گفتم: مادر اتفاقے افتاده؟ چرا آشفته اے؟
گفت: دوست خوبی داشتم ڪھ شهید شده. 😭
ﻓﻬﻤﻴﺪﻡ ﭘﺴﺮﻡ ﺷﻬﻴﺪﺷﺪﻩ 😭
روزتاسوعا با سربند یا زهرا و تیری در پهلو شهید شد...
◾️◾️
#شهید_مدافع_حرم_حسین_جمالی
#شهید_تاسوعا #ﺷﻬﺪای_ﻓﺎﺭﺱ
🕊
@golzarshohadashiraz